Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِشعیا 64:7 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 و کسی نیست که اسم تو را بخواند یا خویشتن را برانگیزد تا به تو بچسبد، زیرا که روی خود را از ما پوشیده‌ای و ما را به ‌سبب گناهان ما گداخته‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 کسی نیست که نام تو را بخواند، یا خویشتن را برانگیزد تا به تو تمسک جوید، زیرا که روی خود را از ما نهان کرده‌ای، و ما را به سبب گناهانمان گداخته‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 و کسی نیست که اسم تو رابخواند یا خویشتن را برانگیزاند تا به تو متمسک شود زیرا که روی خود را از ما پوشیدهای و ما رابهسبب گناهان ما گداختهای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 کسی نیست که دست دعا به سوی تو دراز کند و از تو یاری خواهد. تو روی خود را از ما برگردانیده‌ای و به سبب گناهانمان، ما را ترک کرده‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 کسی برای دعا به حضور تو نمی‌‌آید و هیچ‌کس از تو کمک نمی‌خواهد. تو خود را از ما مخفی، و ما را به‌خاطر گناهانمان ترک کرده‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 کسی نیست که نام تو را بخواند و هیچ‌کس از تو کمک نمی‌خواهد. تو روی خود را از ما گردانده‌ای و ما را در چنگ گناه رها کرده‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِشعیا 64:7
27 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

به یادآور که مرا مثل سفال ساختی و آیا مرا به غبار برمی‌گردانی؟


چون فرزندان تو به او گناه ورزیدند، ایشان را به ‌دست عصیان ایشان تسلیم نمود.


بدانید که یهوه خداست؛ او ما را آفرید و ما از آنِ او هستیم. ما قوم او هستیم و گوسفندان مرتع او.


آیا همه گناهکاران بی‌معرفت هستند که قوم مرا می‌خورند چنانکه نان می‌خورند؟ و خداوند را نمی‌خوانند؟


چرا مصريان اين سخن گويند که ايشان را برای بدی بيرون آورد، تا ايشان را در کوه‌ها بکشد، و از روی زمين تلف کند؟ پس از شدت خشم خود برگرد، و از اين قصد بدی قوم خويش بازگشت فرما.


هنگامی که دستهای خود را دراز می‌کنید، چشمان خود را از شما خواهم پوشانید و چون دعای بسیار می‌کنید، مقبول نخواهم نمود، زیرا که دستهای شما پر از خون است.


یا به قوتِ من می‌چسبید تا با من صلح بکند؛ با من صلح بکند.


وای بر کسی‌ که با سازنده خود چون سفالی با سفالهای زمین دشمنی نماید. آیا کوزه به کوزه‌گر بگوید: ”چه چیز را ساختی؟“ یا ساخته شده به تو درباره تو بگوید که ”کوزه تو دسته ندارد؟“


چون آمدم، چرا کسی نبود؟ و چون ندا کردم، چرا کسی جواب نداد؟ آیا دست من کوتاه شده که نتواند نجات دهد؟ یا در من قدرتی نیست که رهایی دهم؟ اینک به توبیخ خود دریا را خشک می‌کنم و رودها را بیابان می‌سازم که ماهی آنها از بی‌آبی متعفن شود و از تشنگی بمیرد.


خداوند قیّم تو می‌گوید: «به جوشش غضبی خود را از تو برای لحظه‌ای پوشانیدم، اما به نیکویی جاودانی بر تو رحمت خواهم فرمود.


زیرا خداوند درباره خواجه​هایی که سبّت‌های مرا نگاه دارند و آنچه را که من خوش دارم، انتخاب نمایند و به عهد من بچسبند، چنین می‌گوید:


به خاطر گناه طمع وی غضبناک شده، او را زدم، روی خود را مخفی ساخته، خشم نمودم و او به راه دل خود رو گردانیده، برفت.


و او دید که کسی نبود و تعجب نمود که شفاعت کننده‌ای وجود نداشت. از این جهت بازوی وی برای او نجات آورد و عدالت او وی را دستگیری نمود.


لیکن خطایای شما در میان شما و خدای شما حایل شده است و گناهان شما روی او را از شما پوشانیده است تا نشنود.


کسی به عدالت دعوی نمی‌کند و هیچ کس به صداقت داوری نمی‌نماید. به بطالت توکل دارند و به دروغ صحبت می‌نمایند. به ظلم حامله شده، شرارت را می‌زایند.


به راستی که تو پدر ما هستی، اگر‌چه ابراهیم ما را نشناسد، و اسرائیل ما را به جا نیاورد. اما تو، ‌ای یهوه، تو پدر ما و قیّم ما هستی و نام تو از ازل می‌باشد.


بنابراین یهوه صِبایوت چنین می‌گوید: «اینک من ایشان را به کوره گذاشته، امتحان خواهم نمود. زیرا به‌ خاطر دختر قوم خود چه توانم کرد؟


و من در میان ایشان کسی را جُستم که دیوار را بنا نماید و برای این سرزمین به حضور من در شکاف بایستد تا آن را ویران نسازم، اما کسی را نیافتم!


پس آن را بر زغالهایش خالی بگذار تا داغ شده، مسش سوخته گردد و نجاستش در آن ذوب گردد و زنگش نابود گردد.


من روانه شده، به مکان خود خواهم برگشت تا ایشان به عصیان خود اعتراف نموده، روی مرا بطلبند. در تنگی خود صبح زود مرا خواهند طلبید.


و از دل خود نزد من فریاد نمی‌نمایند، بلکه بر بسترهای خود شیون می‌کنند. برای روغن و شراب جمع شده، بر من فتنه می‌انگیزند.


تمامی ایشان مثل تنوری داغ شده‌اند، داوران خویش را می‌بلعند و همه پادشاهان ایشان می‌افتند و در میان ایشان کسی نیست که مرا بخواند.


«پسر، پدر خود و غلام، آقای خویش را احترام می‌نماید. پس اگر من پدر هستم، حرمت من کجا است؟ و اگر من آقا هستم، هیبت من کجا است؟ یهوه صِبایوت به شما صحبت می‌کند. ای کاهنانی که اسم مرا حقیر می‌شمارید و می‌گویید ”چگونه اسم تو را حقیر شمرده‌ایم؟“


آیا تمامی ما را یک پدر نیست و آیا یک خدا ما را نیافریده است؟ پس چرا عهد پدران خود را بی‌حرمت نموده، به یکدیگر خیانت می‌ورزیم؟


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ