Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِشعیا 59:11 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 تمامی ما مثل خرسها نعره می‌زنیم و مانند فاخته‌ها ناله می‌نماییم. برای انصاف انتظار می کشیم و نیست و برای نجات، و از ما دور می شود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

11 جملگی چون خرسها خرناس می‌کشیم، و مانند کبوتران ناله می‌کنیم. برای عدالت انتظار می‌کشیم، و نیست! برای نجات، اما از ما دور است!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

11 جمیع ما مثل خرسها صدا میکنیم و مانندفاختهها ناله مینماییم، برای انصاف انتظارمی کشیم و نیست و برای نجات و از ما دورمی شود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 همهٔ ما همچون خرسهای گرسنه خرناس می‌کشیم و مانند فاخته‌ها می‌نالیم. به خداوند روی می‌آوریم تا ما را نجات دهد، اما بی‌فایده است؛ زیرا او از ما روگردان شده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

11 ما در ترس و نگرانی هستیم. ما با اشتیاق فراوان در انتظاریم که خدا ما را از ظلم و بی‌انصافی خلاص کند، ولی از آن نتیجه‌ای نگرفتیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 ما مثل خرس نعره می‌زنیم و مانند کبوتر می‌نالیم. ما با اشتیاق فراوان در انتظاریم که خدا ما را از ظلم و بی‌انصافی خلاص کند، امّا هیچ کمکی نمی‌رسد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِشعیا 59:11
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

آنانی که در‌ پی نقشه‌های پلید می‌روند، نزدیک می‌آیند و از شریعت تو دور می‌باشند.


نجات از شریران دور است، زیرا که مقررّات تو را نمی‌طلبند.


من بی‌حس و بی‌نهایت کوفته شده‌ام و از فغان دل خود نعره می‌زنم.


به من گوش فراگیر و مرا مستجاب فرما! زیرا که در شکایت خود متحیرم و ناله می‌کنم.


به یقین نجات او به ترسندگان او نزدیک است تا جلال در زمین ما ساکن شود.


مثل پرستو که جیک‌جیک می‌کند، صدا می‌نمایم. و مانند دُرنا ناله می‌کنم و چشمانم از نگریستن به بالا کم‌سو می‌شود. ای خداوند، در تنگی هستم، یاور من باش.


پسران تو را ضعف گرفته، به سر همه کوچه‌ها مثل آهو در دام خوابیده‌اند. و ایشان از غضب خداوند و از عتاب خدای تو پر شده‌اند.


پس انصاف به عقب رانده شده و عدالت از ما دور ایستاده است، زیرا که راستی در کوچه‌ها افتاده است و درستی نمی‌تواند داخل شود.


طریق سلامتی را نمی‌دانند و در راههای ایشان انصاف نیست. جاده‌های کج برای خود ساخته‌اند و هر ‌که در آنها گام بردارد، سلامتی را نخواهد دانست.


بنابراین انصاف از ما دور شده است و عدالت به ما نمی‌رسد. انتظار نور می‌کشیم، و اینک ظلمت است. منتظر روشنایی هستیم، اما در تاریکی غلیظ روان می‌باشیم.


برای صلح و سلامتی انتظار کشیدیم، اما هیچ خیر حاصل نشد؛ و برای زمان شفا، و اینک وحشت پدید آمد.


کاش که سر من آب می‌بود و چشمانم چشمه اشک. تا روز و شب برای کشتگان دختر قوم خود گریه می‌کردم.


تو جان مرا از سلامتی دور انداختی و من سعادتمندی را فراموش کردم.


بازماندگان ایشان فرار می‌کنند و مثل کبوتران وادیها بر کوه‌ها می‌باشند. و هر کدام از ایشان به خاطر تقصیر خود ناله می‌کنند.


و از دل خود نزد من فریاد نمی‌نمایند، بلکه بر بسترهای خود شیون می‌کنند. برای روغن و شراب جمع شده، بر من فتنه می‌انگیزند.


و بانوی قصر برهنه شده، به اسیری برده می‌شود و کنیزانش ماتم می‌کنند، و سینه‌زنان چون کبوترها می‌نالند.


نینوا از روزی که به وجود آمد، مانند برکه آب می‌بود. اما ساکنانش فرار می‌کنند، و اگر‌چه صدا می‌زنند که «بایستید! بایستید!»، لیکن هیچ کس ملتفت نمی‌شود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ