Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 43:8 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

8 پس یهودا به پدر خود، اسرائیل گفت: «جوان را با من بفرست تا برخاسته، برویم و زیست کنیم و نمیریم؛ ما و تو و کودکان ما نیز.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

8 آنگاه یهودا به پدرش اسرائیل گفت: «جوان را با من بفرست که برخاسته، خواهیم رفت، تا زنده بمانیم و نمیریم، ما و تو و نیز کودکانمان.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

8 پس یهودا به پدر خود، اسرائیل گفت: «جوان را با من بفرست تا برخاسته، برویم وزیست کنیم و نمیریم، ما و تو و اطفال ما نیز.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

8 یهودا به پدرش گفت: «پسر را به من بسپار تا روانه شویم. در غیر این صورت ما و فرزندانمان از گرسنگی خواهیم مُرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

8 یهودا به ‌پدرش ‌گفت‌: «پسر را با من‌ بفرست‌ تا بلند شویم‌ و برویم ‌و همهٔ ما زنده ‌بمانیم‌. نه ‌ما بمیریم‌، نه ‌تو و نه ‌بچّه‌های ما.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

8 یهودا به ‌پدرش ‌گفت‌: «پسر را با من‌ بفرست‌ تا بلند شویم‌ و برویم ‌و همۀ ما زنده ‌بمانیم‌. نه ‌ما بمیریم‌، نه ‌تو و نه ‌بچّه‌های ما.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 43:8
14 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و گفت: «اینک شنیده‌ام که غله در مصر است، به آنجا بروید و برای ما از آنجا بخرید، تا زیست کنیم و نمیریم.»


گفت: «پسرم با شما نخواهد آمد، زیرا که برادرش مرده است و او تنها باقی است. و هر گاه در راهی که می‌روید، زیانی به او رسد، به یقین مویهای سفید مرا با حزن به گور فرود خواهید برد.»


و به آقای خود عرض کردیم: "که ما را پدر پیری است و پسر کوچک پیری او که برادرش مرده است و او تنها از مادر خود مانده است و پدر او را دوست می‌دارد."


گفتیم: "نمی توانیم رفت، لیکن اگر برادر کوچکتر با ما آید، خواهیم رفت، زیرا که روی آن مرد را نمی‌توانیم دید اگر برادر کوچک با ما نباشد."


و تو مأمور هستی که این را بکنی: ارابه‌ها از زمین مصر برای کودکان و زنان خود بگیرید، و پدر خود برداشته، بیایید.


و الان ترسان مباشید. من، شما را و فرزندان شما را می‌پرورانم.» پس ایشان را تسلی داد و به مهربانی به ایشان سخن گفت.


و همه اهل خانه یوسف و برادرانش و اهل خانه پدرش جز اینکه کودکان و گله‌ها و رمه‌های خود را در زمین جوشن واگذاشتند.


و یکی از خادمانش در جواب او گفت: «بگذار چند نفر با پنج راس از اسبان باقیمانده که در شهر باقی‌اند، بروند.اگر گرفتار شدند، که سرنوشتشان همچون دیگر اسرائیلیان ساکن شهر خواهد بود. پس اجازه فرما آنها را بفرستیم و ببینیم چه روی داده است.»


اگر گوییم به شهر داخل شویم، همانا قحطی در شهر است و در آنجا خواهیم مرد. و اگر در اینجا بمانیم، خواهیم مرد. پس حال برویم و خود را به اردوی اَرامیان بیندازیم. اگر ما را زنده نگاه دارند، زنده خواهیم ماند و اگر ما را بکشند، خواهیم مرد.»


پس من در آنجا نزد رود اَهَوا به روزه داشتن اعلان نمودم تا خویشتن را در حضور خدای خود فروتن نموده، سفری امن برای خود و اهل خانه خویش و همه اموال خود از او بطلبیم.


نمی‌میرم بلکه زندگی خواهم کرد و کارهای خداوند را اعلام خواهم نمود.


پدر و مادر خود را احترام نما، تا روزهای تو در زمينی که يهوه خدايت به تو می‌بخشد، دراز شود.


اما کودکان شما که درباره آنها گفتيد که به يغما برده خواهند شد، ايشان را داخل خواهم کرد و ايشان زمينی را که شما رد کرديد، خواهند شناخت.


رئوبین زنده بماند و نميرد. و مردان او در شماره کم نباشند.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ