Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 37:9 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 از آن پس خوابی دیگر دید، و برادران خود را از آن خبر داده، گفت: «اینک باز خوابی دیده‌ام، که ناگاه آفتاب و ماه و یازده ستاره مرا سجده کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 آنگاه یوسف خوابی دیگر دید و آن را برای برادرانش بازگو کرده، گفت: «اینک خوابی دیگر دیده‌ام: هان خورشید و ماه و یازده ستاره در برابر من تعظیم می‌کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 از آن پس خوابی دیگر دید، و برادران خود را ازآن خبر داده، گفت: «اینک باز خوابی دیدهام، که ناگاه آفتاب و ماه و یازده ستاره مرا سجده کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 یوسف بار دیگر خوابی دید و آن را برای برادرانش چنین تعریف کرد: «خواب دیدم که آفتاب و ماه و یازده ستاره به من تعظیم می‌کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 بعد از آن‌ یوسف ‌خواب‌ دیگری دید و به ‌برادرانش‌ گفت‌: «من ‌خواب‌ دیگری دیدم‌. خواب ‌دیدم‌ كه‌ خورشید و ماه‌ و یازده‌ ستاره‌ به‌ من ‌تعظیم‌ می‌كردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 بعد از آن‌ یوسف ‌خواب‌ دیگری دید و به ‌برادرانش‌ گفت‌: «من ‌خواب‌ دیگری دیدم‌. خواب ‌دیدم‌ که‌ خورشید و ماه‌ و یازده‌ ستاره‌ به‌ من ‌تعظیم‌ می‌کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 37:9
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و خدا در رویای شب، بر اَبیمِلِک آشکار شده، به او گفت: «اینک تو مرده‌ای به سبب این زن که گرفتی، زیرا که همسر دیگری می‌باشد.»


و پدر و برادران خود را خبر داد. پدرش او را توبیخ کرده، به وی گفت: «این چه خوابی است که دیده‌ای؟ آیا من و مادرت و برادرانت به راستی خواهیم آمد و تو را تا به زمین سجده خواهیم نمود؟»


اینک ما در مزرعه خوشه​ها می‌بستیم، که ناگاه خوشه من برپا شده، بایستاد و خوشه​های شما گرد آمده، به خوشه من سجده کردند.»


برادرانش به او گفتند: «آیا به راستی بر ما سلطنت خواهی کرد؟ و بر ما مسلط خواهی شد؟» و به سبب خوابها و سخنانش به نفرت از او افزودند.


یوسف به فرعون گفت: «خواب فرعون یکی است. خدا از آنچه خواهد کرد، فرعون را خبر داده است.


و چون خواب به فرعون دو مرتبه تکرار شد، این است که این حادثه از جانب خدا تعیین شده، و خدا آن را به زودی پدید خواهد آورد.


و یوسف حاکم ولایت بود و خود به همه اهل زمین غله می‌فروخت. و برادران یوسف آمده، رو به زمین نهاده، او را سجده کردند.


و چون یوسف به خانه آمد، پیشکشی را که به ‌دست ایشان بود، نزد او به خانه آوردند و به حضور وی رو به زمین نهادند.


گفتند: «غلامت، پدر ما، به سلامت است، و تا به حال زنده.» پس تعظیم و سجده کردند.


و یهودا با برادرانش به خانه یوسف آمدند و او هنوز آنجا بود و به حضور او بر زمین افتادند.


آقایم از غلامانت پرسیده، گفت: "آیا شما را پدر یا برادری است؟"


بشتابید و نزد پدرم رفته، به او گویید: پسر تو، یوسف چنین می‌گوید که "خدا مرا حاکم تمامی مصر ساخته است؛ نزد من بیا و درنگ منما.


و یوسف ارابه خود را حاضر ساخت، تا به استقبال پدر خود اسرائیل به جوشن برود. و چون او را بدید به گردنش بیاویخت و مدتی بر گردنش گریست.


و یوسف پدر و برادران خود، و همه اهل خانه پدر خویش را مطابق تعداد زادگان ایشان به نان پرورانید.


و به ضد لشکر آسمانها قوی شده، بعضی از لشکریان و ستارگان را به زمین انداخته، پایمال نمود.


و او گفت: «الان سخنان مرا بشنويد: اگر در ميان شما نبی‌ای باشد، من که يهوه هستم، خود را در رويا بر او آشکار می‌کنم و در خواب به او سخن می‌گويم.


تا بی‌عیب و ساده‌دل، و فرزندان بی‌ملامت خدا باشید، در میان قومی کج‌رو و گردنکش که در آن میان چون ستارگان در جهان می‌درخشید


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ