Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 37:7 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 اینک ما در مزرعه خوشه​ها می‌بستیم، که ناگاه خوشه من برپا شده، بایستاد و خوشه​های شما گرد آمده، به خوشه من سجده کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 اینک ما در مزرعه، بافه‌ها می‌بستیم که ناگاه بافۀ من بر پا شده، بایستاد و بافه‌های شما بر بافۀ من گرد آمده، در برابر آن تعظیم کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 اینک ما در مزرعه بافهها میبستیم، که ناگاه بافه من برپا شده، بایستاد، و بافه های شماگرد آمده، به بافه من سجده کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 در خواب دیدم که ما در مزرعه بافه‌ها را می‌بستیم. ناگاه بافهٔ من بر پا شد و ایستاد و بافه‌های شما دور بافهٔ من جمع شدند و به آن تعظیم کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 ما همه ‌در یک ‌مزرعه‌ مشغول ‌بستن ‌دسته‌های گندم ‌بودیم‌. دستهٔ گندم ‌من‌ بلند شد و راست ایستاد. دسته‌های گندم‌ شما دور دستهٔ گندم ‌من ‌ایستادند و در مقابل‌ آن ‌تعظیم ‌كردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 ما همه ‌در یک ‌مزرعه‌ مشغول ‌بستن ‌دسته‌های گندم ‌بودیم‌. دستۀ گندم ‌من‌ بلند شد و راست ایستاد. دسته‌های گندم‌ شما دور دستۀ گندم ‌من ‌ایستادند و در مقابل‌ آن ‌تعظیم ‌کردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 37:7
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

قومها تو را بندگی نمایند و طایفه​ها تو را تعظیم کنند، بر برادران خود سرور شوی و پسران مادرت تو را تعظیم نمایند. ملعون باد هر که تو را لعنت کند و مبارک باد هر ‌که تو را برکت دهد.»


یوسف به ایشان گفت: «این خوابی را که دیده‌ام، بشنوید:


و یوسف حاکم ولایت بود و خود به همه اهل زمین غله می‌فروخت. و برادران یوسف آمده، رو به زمین نهاده، او را سجده کردند.


و یوسف خوابها را که درباره ایشان دیده بود، به یاد آورد. پس به ایشان گفت: «شما جاسوس هستید، و به جهت تجسس نقاط ضعف سرزمین آمده‌اید.»


و چون یوسف به خانه آمد، پیشکشی را که به ‌دست ایشان بود، نزد او به خانه آوردند و به حضور وی رو به زمین نهادند.


گفتند: «غلامت، پدر ما، به سلامت است، و تا به حال زنده.» پس تعظیم و سجده کردند.


و یهودا با برادرانش به خانه یوسف آمدند و او هنوز آنجا بود و به حضور او بر زمین افتادند.


آنگاه یهودا نزدیک او آمده، گفت: «ای آقایم بشنو غلامت به گوش آقای خود سخنی بگوید و غضبت بر غلام خود افروخته نشود، زیرا که تو چون فرعون هستی.


آقایم از غلامانت پرسیده، گفت: "آیا شما را پدر یا برادری است؟"


و برادرانش نیز آمده، به حضور وی افتادند، و گفتند: «اینک غلامان تو هستیم.»


تا به نام عیسی هر زانویی از آنچه در آسمان و بر زمین و زیر زمین است، خم شود


و او بدن یعنی کلیسا را سَر است، زیرا که او ابتدا است و نخست‌زاده از مردگان تا در همه ‌چیز، او اوّل شود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ