Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 24:10 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

10 و خادم ده شتر از شتران آقای خود گرفته، برفت. و همه اموال آقایش به ‌دست او بود. پس روانه شده، به شهر ناحور در اَرام نهرین آمد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

10 آنگاه خادم ده شتر از شتران آقایش را برگرفت و در حالی که انواع هدایای نفیس از جانب آقایش به همراه داشت، به راه افتاد و به اَرام نهرین رفت، شهری که ناحور در آن می‌زیست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

10 و خادم ده شتر، از شتران آقای خود گرفته، برفت. و همه اموال مولایش بهدست او بود. پس روانه شده، به شهر ناحور در ارام نهرین آمد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

10 او با ده شتر از شتران ابراهیم و مقداری هدایا از اموالِ او به سوی شمالِ بین‌النهرین، به شهری که ناحور در آن زندگی می‌کرد، رهسپار شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

10 آن‌ نوكر، كه‌ اختیار دارایی ابراهیم ‌در دستش ‌بود، ده ‌تا از شترهای اربابش ‌را برداشت ‌و به ‌شمال ‌بین‌النهرین‌ به ‌شهری كه ‌ناحور در آن‌ زندگی می‌كرد، رفت‌.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

10 آن‌ خادم که‌ اختیار دارایی ابراهیم ‌در دستش ‌بود، ده ‌تا از شترهای اربابش ‌را برداشت ‌و به ‌شمال ‌بین‌النهرین‌ به ‌شهری که ‌ناحور در آن‌ زندگی می‌کرد، رفت‌.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 24:10
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و تارَح هفتاد سال بزیست و اَبرام و ناحور و هاران را آورد.


و اَبرام و ناحور زنان برای خود گرفتند. زن اَبرام را سارای نام بود. و زن ناحور را مِلکه نام بود، دختر هاران، پدر مِلکه و پدر یِسکه.


پس تارَح پسر خود اَبرام و نواده خود لوط، پسر هاران، و عروس خود سارای، همسر پسرش اَبرام را برداشته، با ایشان از اور کلدانیان بیرون شدند تا به سرزمین کنعان بروند، و به حران رسیده، در آنجا توقف نمودند.


و مدت زندگانی تارَح، دویست و پنج سال بود، و تارَح در حران مرد.


و واقع شد بعد از این امور، که به ابراهیم خبر داده، گفتند: «اینک مِلکه نیز برای برادرت ناحور، پسران زاییده است.


و ابراهیم به خادم خود، که بزرگ خانه وی و بر تمام مایملک او مختار بود، گفت: «اکنون دست خود را زیر ران من بگذار.


و واقع شد، چون شتران از نوشیدن باز ایستادند، که آن مرد حلقه طلای نیم مثقال وزن و دو دستبند برای دستهایش که ده مثقال طلا وزن آنها بود، بیرون آورد.


و خادم، لوازم نقره و لوازم طلا و رختها را بیرون آورده، پیشکش رفقه کرد، و برادر و مادر او را چیزهای نفیسه داد.


پس الان ای پسرم، سخن مرا بشنو و برخاسته، نزد برادرم لابان به حَران فرار کن.


پس یعقوب روانه شد و به سرزمین مردمان مشرق آمد.


و دید که اینک در صحرا، چاهی است و بر کناره‌اش سه گله گوسفند خوابیده. چونکه از آن چاه گله‌ها را آب می‌دادند و سنگی بزرگ بر دهنه چاه بود.


و چون عَمّونیان ديدند که نزد داوود چون بوی تعفن شده اند، حانون و عَمّونیان هزار وزنه نقره فرستادند تا ارابه‌ها و سواران از اَرام‌نَهرين و اَرام‌مَعَکاه و صوبه برای خود اجير سازند.


پارتیان و مادیان و عیلامیان و ساکنان بین‌النهرین و یهودیه و کاپادوکیه و پُنطُس و آسیا


زيرا وقتی که شما از مصر بيرون آمديد، شما را در راه به نان و آب استقبال نکردند، و از اين جهت که بَلَعام پسر بِعور را از فِتور ارام نهرين اجير کردند تا تو را لعنت کند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ