Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 15:2 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 اَبرام گفت: «ای خداوند یهوه، مرا چه خواهی داد، زیرا که من بی‌فرزند می‌روم و مختار خانه‌ام، این العاذار دمشقی است؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 ولی اَبرام گفت: «ای خداوندگارْ یهوه، مرا چه خواهی داد، زیرا که من بی‌فرزند مانده‌ام و وارث خانه‌ام اِلعازار دمشقی است؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 ابرام گفت: «ای خداوند یهوه، مرا چه خواهی داد، و من بیاولاد میروم، و مختارخانهام، این العاذار دمشقی است؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 اما ابرام در پاسخ گفت: «ای خداوند یهوه، این اجر تو چه فایده‌ای برای من دارد، زیرا که من فرزندی ندارم و این العازار دمشقی، غلام من، صاحب ثروتم خواهد شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 اَبرام ‌جواب‌ داد: «ای خداوند، خدای من‌، چه ‌پاداشی به ‌من ‌خواهی داد، در حالی كه‌ من ‌فرزندی ندارم‌؟ تنها وارث‌ من‌ این ‌الیعزر دمشقی است‌.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 اَبرام ‌جواب‌ داد: «ای یَهْوه، خدای من‌ ‌پاداش تو چه فایده‌ای برای من دارد، در حالی که‌ من ‌فرزندی ندارم‌؟ تنها وارث‌ من‌ این اِلیعِزِر دمشقی است‌.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 15:2
21 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

شبانگاه، او و همراهانش بر ایشان گروه گروه شده، ایشان را شکست داده، تا به حوبه که به شمال دمشق واقع است، تعقیب نمودند.


بعد از این وقایع، کلام خداوند در رویا، به اَبرام رسیده، گفت: «ای اَبرام، مترس! من سپر تو هستم، و پاداش بسیار عظیم تو.»


و اَبرام گفت: «اینک مرا نسلی ندادی و خانه‌زادم وارث من است.»


و خادم ده شتر از شتران آقای خود گرفته، برفت. و همه اموال آقایش به ‌دست او بود. پس روانه شده، به شهر ناحور در اَرام نهرین آمد.


و ابراهیم به خادم خود، که بزرگ خانه وی و بر تمام مایملک او مختار بود، گفت: «اکنون دست خود را زیر ران من بگذار.


و اسحاق برای همسر خود، چون که نازا بود، نزد خداوند دعا کرد. و خداوند او را مستجاب فرمود. و زوجه‌اش رفقه حامله شد.


بزرگتری از من در این خانه نیست و چیزی از من دریغ نداشته، جز تو که همسر او می‌باشی؛ پس چگونه مرتکب این شرارت بزرگ بشوم و به خدا خطا ورزم؟»


و به مباشر خانه یوسف نزدیک شده، در درگاه خانه به او خطاب کرده


پس یوسف به مباشر خانه خود امر کرده، گفت: خورجینهای این مردمان را به قدری که می‌توانند برند، از غله پر کن و نقد هر کسی را به دهانه خورجینش بگذار.


اینک پسران میراث از جانب خداوند می‌باشند و ثمره رَحِم، پاداشی از اوست.


امیدی که در آن تأخیر باشد، باعث بیماری دل است، امّا رسیدن به مراد، درخت حیات می‌باشد.


خادم عاقل بر پسر پست فطرت مسلّط خواهد بود و میراث را با برادران تقسیم خواهد نمود.


وحی درباره دمشق: اینک دمشق از میان شهرها برداشته می‌شود، و توده خراب خواهد گردید.


«به ایشان در خانه خود و در اندرون دیوارهای خویش یادگاری و اسمی بهتر از پسران و دختران خواهم داد. اسمی جاودانی که هرگز از بین نخواهد رفت، به ایشان خواهم بخشید.


درباره دمشق: «حَمات و اَرفاد خجل گردیده‌اند، زیرا که خبر بد شنیده، پریشان شده‌اند.


و او را در این زمین میراثی، حتّی به اندازه جای پای خود نداد، لیکن وعده داد که آن را به وی و بعد از او به نسلش به مِلکیت دهد، هنگامی که هنوز اولادی نداشت.


نوکر که بر دروندگان گماشته شده بود، در جواب گفت: «اين همان دختر موآبی است که با نِعومی از شهرهای موآب برگشته است.


و نذر کرده، گفت: «ای يهوه صِبايوت، اگر به راستی به مصيبت کنيز خود نظر کرده، مرا به یاد آوری و کنيزک خود را فراموش نکرده، فرزند پسری به کنيز خود عطا فرمايی، او را در تمامی روزهای عمرش به خداوند خواهم داد، و تیغ بر سرش نخواهد خورد.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ