از آنجا به کوهی که به شرقی بیتئیل است، کوچ کرده، خیمه خود را برپا نمود. و بیتئیل به طرف غربی و عای به طرف شرقی آن بود. و در آنجا قربانگاهی برای خداوند بنا نمود و نام خداوند را خواند.
ای حِشبون، شیون کن، زیرا که عای خراب شده است. ای دهات رَبّه فریاد برآورید، و پلاس پوشیده، ماتم گیرید و بر دیوارها به این سو و آن سو بدوید. زیرا که مِلکوم با کاهنان و سروران خود با هم به اسیری میروند.
و یوشَع از اَریحا تا عای که نزد بيتآون به طرف شرقی بيتئيل واقع است، مردان فرستاد و ايشان را خطاب کرده، گفت: «برويد و سرزمين را جاسوسی کنيد.» پس آن مردان رفته، عای را جاسوسی کردند.