Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




حزقیال 43:5 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 و روح مرا برداشته، به صحن درونی آورد و اینک جلال خداوند خانه را پر ساخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 آنگاه روحْ مرا بلند کرد و به صحن درونی آورد؛ و هان جلال خداوند معبد را پر ساخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 وروح مرا برداشته، به صحن اندرونی آورد و اینک جلال خداوند خانه را مملو ساخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 آنگاه روح خدا مرا از زمین بلند کرد و به حیاط داخلی آورد. حضور پرجلال خداوند خانهٔ خدا را پر کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 روح خداوند مرا برداشت و به حیاط درونی برد. در آنجا دیدم جلال خداوند، معبد بزرگ را پُر کرده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 روح خداوند مرا برداشت و به حیاط درونی برد. در آنجا دیدم جلال خداوند، معبدِ بزرگ را پُر کرده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




حزقیال 43:5
20 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و واقع خواهد شد که چون از نزد تو رفته باشم، روح خداوند تو را به ‌جایی که نمی‌دانم، بردارد و وقتی که بروم و به اَخاب خبر دهم و او تو را نیابد، مرا خواهد کشت، حال آنکه بنده​ات از کودکی خود از خداوند می‌ترسد.


و او را گفتند: «اینک حال با بندگانت پنجاه مرد قوی هستند، تمنا اینکه ایشان بروند و آقای تو را جستجو نمایند، شاید روح خداوند او را برداشته، به یکی از کوه‌ها یا در یکی از دره‌ها انداخته باشد.» اِلیشَع گفت: «مفرستید.»


و کاهنان به خاطر ابر نتوانستند برای خدمت بایستند، زیرا که جلال یهوه خانه خدا را پر کرده بود.


آنگاه ابر، خيمه اجتماع را پوشانيد و جلال خداوند مسکن را پر ساخت.


مرا از پی خود بکش؛ بگذار تا بدویم. پادشاه مرا به حجله های خود آورده است. در تو وجد و شادی خواهیم کرد. محبت تو را بیش از شراب خواهیم ستود. آنها تو را به درستی دوست می‌دارند.


و یکی دیگری را صدا زده، می‌گفت: «قدوس، قدوس، قدوس یهوه صِبایوت، تمامی زمین از جلال او پر است.»


همانند رنگین کمان که در روز بارانی در ابر پدیدار می‌شود. درخشندگی گرداگرد آن چنین بود. این منظر شباهت جلال یهوه بود و چون آن را دیدم، به روی خود در‌افتادم و صدای کسی را شنیدم که سخن می‌گفت.


و جلال خداوند از روی کروبیان به آستانه خانه برآمد و خانه از ابر پر شد و صحن از فروغ جلال خداوند مملو گشت.


و روح مرا برداشته، به دروازه شرقی خانه خداوند که به سوی مشرق متوجه است، آورد. و اینک نزد دهنه دروازه بیست و پنج مرد بودند و در میان ایشان یازَنیا پسر عَزّور و فِلَطیا پسر بِنایا سران قوم را دیدم.


و روح مرا برداشت و در عالم رویا مرا به روح خدا، به کَلده نزد اسیران برد و آن رویایی که دیده بودم، از من رفت.


زیرا که نزد قومی فرستاده نشدی که زبانشان بیگانه و سخت باشد،، بلکه نزد خاندان اسرائیل.


دست خداوند بر من فرود آمده، مرا در روح خداوند بیرون برد و در همواری قرار داد و آن از استخوانها پر بود.


در رویاهای خدا، مرا به سرزمین اسرائیل آورد. و مرا بر کوه بسیار بلند قرار داد که به طرف جنوبی آن، بنایی همانند شهر بود.


پس مرا از راه دروازه شمالی پیش روی معبد آورد و نگریستم و اینک جلال خداوند معبد خداوند را پر ساخته بود و بر روی خود در افتادم.


او چیزی شبیه به یک دست دراز کرده، موی سر مرا بگرفت و روح، مرا در میان زمین و آسمان برداشت و مرا در رویاهای خدا به اورشلیم نزد ورودی دروازه صحن اندرونی که به طرف شمال متوجه است، برد که در آنجا جایگاه تمثال غیرت است که غیرت را برمی‌انگیزاند.


و چون از آب بالا آمدند، روح خداوند فیلیپُس را برگرفت و برد و خواجه‌سرا دیگر او را نیافت، زیرا که راه خود را به خوشی پیش گرفت.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ