حزقیال 19:10 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁰ مادر تو همچون تاکی بود در تاکستان، نشانیده بر کناره آب. به خاطر آبهای بسیار میوه آورد و شاخه بسیار داشت.

هزارۀ نو

¹⁰ مادرت همچون تاکی بود در تاکستان، نشانده بر کنارۀ آب؛ پر میوه بود و پر شاخه، از فراوانی آب.

Persian Old Version

¹⁰ «مادر تو مثل درخت مو مانند خودت نزدآبها غرس شده، بهسبب آبهای بسیار میوه آورد و شاخه بسیار داشت.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁰ «مادر تو همچون درخت انگوری بود که در کنار نهر آب، در اثر آب فراوان، همیشه تر و تازه و پر شاخ و برگ بود.

مژده برای عصر جدید

¹⁰ مادر تو چون تاكی در تاکستان بود که در آب کاشته شده، و به‌خاطر آب فراوان، پر برگ و پر میوه بود.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁰ مادر تو چون تاکی در تاکستان بود که در کنار نهری کاشته شده بود، و به‌خاطر آب فراوان، پُر برگ و پُر میوه بود.

حزقیال 19:10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

مزامیر 1:3

پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوه خود را در موسمش می‌دهد، و برگش پژمرده نمی‌گردد و هر ‌آنچه می‌کند نیک انجام خواهد بود.

مزامیر 128:3

زن تو مثل تاک بارآور در اندرون خانه‌ات خواهد بود و پسرانت مثل نهال‌های زیتون، گرداگرد سفره تو.

حزقیال 17:6

تخم رشد کرده، تاک وسیع کوتاه قدی گردید که شاخه‌هایش به سوی عقاب سر برکشید و ریشه‌هایش در زیر وی می‌بود. پس تاکی شده شاخه‌ها رویانید و نهالها آورد.

حزقیال 19:13

و الان در بیابان در زمین خشک و تشنه نشانده شده است.

حزقیال 19:2

و بگو: مادر تو چه بود؟ ماده شیری در میان شیران! میان شیران جوان می‌خوابید و بچه های خود را می‌پرورد.

هوشع 2:2

دلیل بیاورید! بر مادر خود دلیل آورید! زیرا که او زن من نیست و من شوهر او نیستم. بنابراین زنای خود را از پیش رویش و فاحشگی خویش را از میان پستانهایش رفع بنماید.

هوشع 2:5

زیرا مادر ایشان زنا نموده، آنکه به ایشان حامله شد، بی‌شرمی کرده است؛ چرا که گفت: ”در پی عاشقان خود که نان و آب و پشم و کتان و روغن و شربت به من داده اند، خواهم رفت.“

یوحنا 15:1

«من تاک حقیقی هستم و پدر من باغبان است.

تثنیه 8:7

زيرا که يهوه خدايت تو را به سرزمين نيکو در می‌آورد؛ سرزمين پر از نهرهای آب و از چشمه‌ها و درياچه‌ها که از دره‌ها و کوه‌ها جاری می‌شود؛

تثنیه 8:9

زمينی که در آن نان را به تنگی نخواهی خورد و در آن محتاج به هيچ‌چيز نخواهی شد. زمينی که سنگهايش آهن است و از کوه‌هايش مس خواهی کند.