Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




حزقیال 16:11 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 و تو را به زیورها زینت داده، دستبندها بر دستت و گردنبندی بر گردنت نهادم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

11 به زیورها زینتت دادم و دستبندها بر دستانت و گردنبندی بر گردنت نهادم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

11 و تو را به زیورها زینت داده، دستبندها بردستت و گردن بندی بر گردنت نهادم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 تو را با زیورآلات آراستم، النگوها به دستت کردم و گردنبند به گردنت انداختم،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

11 تو را با جواهرات زینت بخشیدم و دستبند به دستت و گردنبند به گردنت آویختم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 تو را با جواهرات زینت بخشیدم و دست‌بند به دستت و گردنبند به گردنت آویختم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




حزقیال 16:11
31 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و واقع شد، چون شتران از نوشیدن باز ایستادند، که آن مرد حلقه طلای نیم مثقال وزن و دو دستبند برای دستهایش که ده مثقال طلا وزن آنها بود، بیرون آورد.


و از او پرسیده، گفتم: "تو دختر کیستی؟" گفت: "دختر بتوئیل، پسر ناحور که مِلکه، او را برای وی زایید." پس حلقه را در بینی او و دستبندها را بر دستهایش گذاشتم.


و خادم، لوازم نقره و لوازم طلا و رختها را بیرون آورده، پیشکش رفقه کرد، و برادر و مادر او را چیزهای نفیسه داد.


آنگاه همه خدایان بیگانه را که در دست ایشان بود، به یعقوب دادند، با گوشواره‌هایی که در گوشهای ایشان بود. و یعقوب آنها را زیر بلوطی که در شِکیم بود، دفن کرد.


و فرعون انگشتر خود را از دست خویش بیرون کرده، آن را بر دست یوسف گذاشت، و او را به کتان نازک آراسته کرد و طوقی زرین بر گردنش انداخت.


و پادشاه، اِستر را از همه زنان بیشتر دوست داشت و او بیشتر از همه دوشیزگان، در حضور پادشاه مورد تحسین و لطف قرار گرفت. از این رو تاج شاهانه را بر سرش گذاشت و او را در جای وشتی ملکه ساخت.


و تمامی برادرانش و همه خواهرانش و تمامی آشنایان قدیمش نزد وی آمده، در خانه‌اش با او نان خوردند و او را درباره تمامی مصیبتی که خداوند به او رسانیده بود، تسلیت گفته، تسلی دادند و هر کس یک قسیطا و هر کس یک حلقه طلا به او داد.


هارون به ایشان گفت: «گوشواره های طلا را که در گوش زنان و پسران و دختران شماست، بيرون کرده، نزد من بياوريد.»


مردان و زنان آمدند، هر ‌که از دل راغب بود. و حلقه‌های بينی و گوشواره‌ها و انگشتريها و گردن بندها و هر قسم لوازم طلا آوردند. و هر ‌که هديه طلا برای خداوند گذرانيده بود.


زیرا که آنها تاج زیبایی برای سر تو و جواهر برای گردن تو خواهد بود.


توبیخ حکیم برای گوش شنوا، مثل حلقه طلا و زیور زر خالص است.


بر سر تو تاج زیبایی خواهد نهاد. و افسر جلال به تو عطا خواهد نمود.»


رخسارهایت به جواهرها و گردنت به گردنبندها چه بسیار زیبا است!


‌ای خواهر و عروس من، دلم را به یکی از چشمانت و به یکی از گردنبندهای گردنت ربودی.


و در آن روز یهوه صِبایوت، به جهت بقیه قوم خویش تاج جلال و افسر جمال خواهد بود.


و گوشواره‌ها و دستبندها و روبندها را،


و انگشترها و حلقه‌های بینی را،


تاج از سر ما افتاد؛ وای بر ما، زیرا که گناه کردیم.


و جواهرات زیبای خود را از طلا و نقره‌ای که من به تو داده بودم، گرفته، تمثالهای مردان را ساختی و با آنها زنا نمودی.


آنان حتی قاصدی نزد مردانی که از دور آمدند، فرستادند تا از راه دور بیایند. و چون ایشان رسیدند، تو خود را برای ایشان شستشو دادی و سُرمه به چشمانت کشیدی و خود را به جواهراتت آراستی.


و در آن صدای گروه عیاشان شنیده شد. و همراه آن گروه بزرگ صابیان از بیابان آورده شدند که دستبندها بر دستها و تاجهای فاخر بر سر هر دوی آنها گذاشتند.


من درباره تو شنیده‌ام که به بیان تعبیرها و گشودن گره‌ها قادر می‌باشی. پس اگر بتوانی الان نوشته را بخوانی و تفسیرش را برای من بیان کنی، جامه ارغوان بر تنت خواهند کرد و طوق زرین بر گردنت خواهند نهاد و در مملکت، حاکم سوم خواهی بود.»


آنگاه بِلشَصّر امر فرمود تا دانیال را به جامه ارغوان پوشانیدند و طوق زرین بر گردنش نهادند و درباره‌اش ندا کردند که در مملکت حاکم سوم می‌باشد.


پادشاه به صدای بلند ندا در داد که جادوگران و کَلدانیان و ساحران را احضار نمایند. سپس پادشاه حکیمان بابل را خطاب کرده، گفت: «هر ‌که این نوشته را بخواند و تفسیرش را برای من بیان نماید، جامه ارغوان بر تنش خواهند کرد و طوق زرین بر گردنش خواهند نهاد و حاکم سوم در مملکت خواهد بود.»


و خداوند می‌گوید که: انتقام روزهای بَعَلها را از او خواهم کشید که برای آنها بخور می سوزانید و خویشتن را به گوشوارها و زیورهای خود آرایش داده، از پی عاشقان خود می رفت، و مرا فراموش کرده بود.


عمامه را بر سرش نهاد و بر عمامه در‌ پیش آن لوح زرین، یعنی نیمتاج مقدس را نهاد، چنانکه خداوند موسی را امر فرموده بود.


پس ما از آنچه هر کس يافته است، هديه‌ای برای خداوند آورده‌ايم از زيورهای طلا و خلخالها و دست‌بندها و انگشترها و گوشواره‌ها و گردن بندها، تا برای جانهای ما به حضور خداوند کفاره شود.»


از آن زحماتی که خواهی کشید، مترس. اینک ابلیس بعضی از شما را در زندان خواهد انداخت تا امتحان کرده شوید و مدّت ده روز زحمات خواهید کشید. لیکن تا به مرگ امین باش تا تاج حیات را به تو دهم.


آنگاه آن بیست و چهار پیر می‌افتند در حضور آن تخت‌نشین و او را که تا به ابد زنده است، عبادت می‌کنند و تاجهای خود را پیش تخت انداخته، می‌گویند:


و گرداگرد تخت، بیست و چهار تخت است؛ و بر آن تختها بیست و چهار پیر که جامه‌ای سفید در بر دارند، نشسته دیدم و بر سر ایشان تاجهای زرّین.


و جِدعون به ايشان گفت: «يک چيز از شما خواهش دارم که هر يکی از شما گوشواره‌های غنایم خود را به من بدهد.» زيرا که آنان گوشواره‌های طلا داشتند، چونکه اسمعيليان بودند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ