Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




خروج 18:7 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 پس موسی به استقبال پدر زن خود بيرون آمد و او را تعظيم کرده، بوسيد و سلامتی يکديگر را پرسيده، به خيمه وارد شدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 پس موسی به دیدار پدرزنش بیرون رفت و او را تعظیم کرده، بوسید. آنها از سلامتی یکدیگر پرسیدند و به خیمه در‌آمدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 پس موسی به استقبال پدر زن خود بیرون آمد و او را تعظیم کرده، بوسیدو سلامتی یکدیگر را پرسیده، به خیمه درآمدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 پس موسی به استقبال یترون رفت، به او تعظیم کرد و صورت او را بوسید. پس از احوالپرسی، آنها به خیمهٔ موسی رفتند

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 موسی به استقبال او رفت و در مقابل او تعظیم کرد و او را بوسید. آنها بعد از احوالپرسی به خیمهٔ موسی رفتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 پس موسی به استقبال او رفت و در مقابل او تعظیم کرده او را بوسید. آن‌ها بعد از احوالپرسی به خیمۀ موسی رفتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




خروج 18:7
23 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و بعد از مراجعت او از شکست دادن کَدُرلاعُمر و پادشاهانی که با او بودند، پادشاه سُدوم تا به وادی شاوه که وادی پادشاه باشد، به استقبال او بیرون آمد.


ناگاه چشمان خود را بلند کرده، دید که اینک سه مرد در مقابل او ایستاده‌اند. و چون ایشان را دید، از در خیمه به استقبال ایشان شتافت و رو بر زمین نهاد


و وقت عصر، آن دو فرشته وارد سُدوم شدند و لوط به دروازه سُدوم نشسته بود. و چون لوط ایشان را بدید، به استقبال ایشان برخاسته، رو بر زمین نهاد


و واقع شد که چون لابان، خبر خواهرزاده خود، یعقوب را شنید، به استقبال او شتافت، و او را در بغل گرفته، بوسید و به خانه خود آورد. و او لابان را از همه این امور آگاهانید.


و مرا نگذاشتی که پسران و دختران خود ببوسم؛ اکنون ابلهانه حرکتی نمودی.


و چون یوسف به خانه آمد، پیشکشی را که به ‌دست ایشان بود، نزد او به خانه آوردند و به حضور وی رو به زمین نهادند.


و همه برادران خود را بوسیده، بر ایشان بگریست و بعد از آن، برادرانش با وی گفتگو کردند.


و یوسف ارابه خود را حاضر ساخت، تا به استقبال پدر خود اسرائیل به جوشن برود. و چون او را بدید به گردنش بیاویخت و مدتی بر گردنش گریست.


و چون اوريا نزد او رسيد، داوود از سلامتی يوآب و از سلامتی قوم و از سلامتی جنگ پرسيد.


پس بِتشَبَع نزد سلیمان پادشاه داخل شد تا با او درباره اَدونیا سخن گوید. پادشاه به استقبالش برخاسته، او را تعظیم نمود و بر تخت خود نشست و فرمود تا به جهت مادر پادشاه تخت بیاورند و او به ‌دست راستش بنشست.


پسر را ببوسید مبادا غضبناک شود، و در طریق هلاک شوید، زیرا غضب او به اندکی افروخته می‌شود. خوشا به حال همه آنانی که بر او توکّل دارند.


و به موسی خبر داد که من يِترون، پدر زن تو با زن تو و دو پسرش نزد تو آمده‌ايم.


و موسی خيمه خود را برداشته، آن را بيرون لشکرگاه، دور از اردو زد. و آن را «خيمه اجتماع» ناميد. و واقع شد که هر ‌که خواستار يهوه می‌بود، به خيمه اجتماع که خارج لشکرگاه بود، بيرون می‌رفت.


و خداوند به هارون گفت: «به سوی صحرا به استقبال موسی برو.» پس روانه شد و موسی را در کوه خدا ملاقات کرده، او را بوسيد.


و چون بالاق شنيد که بَلعام آمده است، به استقبال او تا شهر موآب که بر حد اَرنون و بر بخش انتهایی حدود او بود، بيرون آمد.


مرا نبوسیدی، لیکن این زن از وقتی که داخل شدم، از بوسیدن پایهای من باز نایستاد.


و همه گریهٔ بسیار کردند و بر گردن پولُس آویخته، او را می‌بوسیدند.


و برادران آنجا چون از احوال ما آگاه شدند، به استقبال ما بیرون آمدند تا بازار آپیوس و 'سه میخانه'. و پولُس چون ایشان را دید، خدا را شکر نموده، قوی‌دل گشت.


و یَفتاح به مِصفه به خانه خود آمد و اينک دخترش به استقبال او با دف و رقص بيرون آمد و او تنها فرزند یَفتاح بود و غير از او پسری يا دختری نداشت.


و اين ده قطعه پنير را برای سردار هزاره ايشان ببر و از سلامتی برادرانت بپرس و از ايشان خبری بگير.»


و داوود اسبابی را که داشت، به ‌دست نگاهبان اسباب سپرد و به سوی لشکر دويده، آمد و سلامتی برادران خود را بپرسيد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ