Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِستر 8:3 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و اِستر بار دیگر به پادشاه عرض کرد و نزد پایهای او افتاده، بگریست و از او التماس نمود که قصد شوم هامان اَجاجی و دسیسه‌ای را که برای یهودیان کرده بود، باطل کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 اِستر بار دیگر با پادشاه سخن گفت و به پاهای وی افتاده، بگریست و به او التماس کرد که قصد شوم هامانِ اَجاجی و دسیسه‌ای را که علیه یهودیان چیده بود، باطل کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 و استر بار دیگر به پادشاه عرض کرد و نزد پایهای او افتاده، بگریست و از اوالتماس نمود که شر هامان اجاجی و تدبیری را که برای یهودیان کرده بود، باطل سازد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 استر بار دیگر نزد پادشاه رفت و خود را به پای او انداخته، با گریه درخواست نمود حکمی که هامان در مورد کشتار یهودیان داده بود، لغو شود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 استر برای بار دوم بر پاهای پادشاه افتاد و با گریه و زاری از پادشاه درخواست کرد تا نقشهٔ شوم هامان اجاجی علیه یهودیان را متوقّف سازد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 اِستر دوباره بر پای‌های پادشاه افتاد و با گریه و زاری از پادشاه درخواست کرد تا نقشۀ شوم هامان اَجاجی علیه یهودیان را متوقّف سازد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِستر 8:3
10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و چون نزد مرد خدا به کوه رسید، به پایهایش چسبید. جیحَزی نزدیک آمد تا او را دور کند، اما مرد خدا گفت: «او را واگذار، زیرا که جانش در وی تلخ است و خداوند این را از من مخفی داشته، مرا خبر نداده است.»


بعد از این وقایع، اَخَشورُش پادشاه، هامان پسر هَمِداتای اَجاجی را ارتقا بخشیده، به مقامی والا رسانید و تخت او را از تمامی سرانی که با او بودند، بالاتر گذاشت.


زیرا که من و قومم فروخته شده‌ایم که هلاک و نابود و تلف شویم و اگر به غلامی و کنیزی فروخته می‌شدیم، سکوت می‌نمودم با آنکه مصیبت ما در قیاس با ضرر پادشاه هیچ است.»


و پادشاه انگشتر خود را که از هامان گرفته بود بیرون کرده، به مُردِخای داد و اِستر مُردِخای را بر خانه هامان گماشت.


پس پادشاه چوگان طلا را به سوی اِستر دراز کرد و اِستر برخاسته، به حضور پادشاه ایستاد


آنگاه حِزِقیا روی خود را به سوی دیوار برگردانیده، نزد خداوند دعا نمود،


با فرشته مجاهده نموده، چیره شد. گریان شده، نزد او التماس نمود. در بِیت‌ئیل با او ملاقات کرد، و خدا در آنجا با ما سخن گفت.


و او در دوران بشریّت خود، چونکه با فریاد شدید و اشکها نزد او که به رهانیدنش از مرگ قادر بود، التماس و دعای بسیار کرد و به‌ خاطر تقوای خویش مستجاب گردید،


و نزد پايهايش افتاده، گفت: «ای آقايم، اين تقصير بر من باشد و کنيزت در گوش تو سخن بگويد، و سخنان کنيز خود را بشنو.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ