Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِستر 6:6 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

6 و چون هامان داخل شد، پادشاه وی را گفت: «با کسی ‌که پادشاه رغبت دارد که او را حرمت نماید، چه باید کرد؟» و هامان در دل خود فکر کرد: «کیست غیر از من که پادشاه به حرمت نمودن او رغبت داشته باشد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

6 چون هامان داخل شد، پادشاه وی را گفت: «با کسی که پادشاه راغب به تقدیر از اوست، چه باید کرد؟» هامان با خود اندیشید: «کیست به‌جز من که پادشاه راغب به تقدیر از او باشد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

6 و چون هامان داخل شد پادشاه وی را گفت: «با کسیکه پادشاه رغبت دارد که او را تکریم نماید، چه باید کرد؟» و هامان در دل خود فکرکرد: «کیست غیر از من که پادشاه به تکریم نمودن او رغبت داشته باشد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

6 وقتی هامان آمد، پادشاه به او گفت: «شخصی هست که مایلم به او عزت ببخشم. به نظر تو برای او چه باید کرد؟» هامان با خود فکر کرد: «غیر از من چه کسی مورد عزت و احترام پادشاه است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

6 وقتی هامان وارد شد، پادشاه به او گفت: «من بسیار مایلم که یک نفر را احترام نمایم. به نظر تو برای چنین شخصی چه باید کرد؟» هامان با خود گفت: «به غیراز من چه کسی می‌تواند مورد عزّت و احترام پادشاه باشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

6 وقتی هامان وارد شد، پادشاه به او گفت: «من مایل هستم که یک نفر را عزّت و احترام کنم. به نظر تو برای چنین شخصی چه باید کرد؟» هامان با خود گفت: «به‌غیراز من چه کسی می‌تواند مورد عزّت و احترام پادشاه باشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِستر 6:6
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پادشاه گفت: «بنا بر قانون، به وشتی ملکه چه باید کرد؟ چونکه به فرمانی که اَخَشورُش پادشاه به ‌دست خواجه‌سرایان فرستاده است، عمل ننموده.»


و هامان برای ایشان، فراوانی توانگری خود و زیادی پسران خویش را و تمامی عظمتی را که پادشاه به او داده و او را بر سایر سران و خادمان پادشاه برتری داده بود، بیان کرد.


پس هامان آن لباس و اسب را گرفت و مُردِخای را پوشانیده و او را سوار کرده، در کوچه‌های شهر گردانید و پیش روی او ندا می‌کرد که «با کسی ‌که پادشاه به حرمت نمودن او رغبت دارد، چنین کرده خواهد شد.»


خادمان پادشاه او را گفتند: «اینک هامان در صحن ایستاده است.» پادشاه فرمود تا داخل شود.


پس هامان به پادشاه گفت: «برای شخصی که پادشاه به حرمت نمودن او رغبت دارد،


و لباس و اسب را به ‌دست یکی از امرای نزدیکترین پادشاه بدهند و آن را به شخصی که پادشاه به حرمت نمودن او رغبت دارد، بپوشانند و بر اسب‌سوار کرده، و در کوچه‌های شهر بگردانند و پیش روی او ندا کنند که ”با کسی ‌که پادشاه به حرمت نمودن او رغبت دارد، چنین کرده خواهد شد.“»


آنانی که خواهان حق منند، ترنم و شادی نمایند. و دائم گویند: «خداوند بزرگ است که به امنیّت خادم خود رغبت دارد.»


زیرا که گمراهی جاهلان، ایشان را خواهد کشت و راحت غافلانه احمقان، ایشان را هلاک خواهد ساخت.


تکبّر پیشرو هلاکت است و دل مغرور پیشرو خرابی.


پیش از شکستگی، دل انسان متکبّر می گردد و تواضع مقدمه عزّت است.


گروهی می‌باشند که چشمانشان چه قدر بلند است، و مژگانشان چه قدر برافراشته.


اینک خادم من که او را دستگیری نمودم و برگزیده من که جانم از او خشنود است، من روح خود را بر او می‌نهم تا انصاف را برای قومها صادر سازد.


و از نیکویی نمودن به ایشان مسرور خواهم شد و ایشان را به راستی و به تمامی دل و جان خود در این سرزمین غرس خواهم نمود.


‌ای که در شکافهای صخره ساکن هستی، و مسکن تو بلند می‌باشد، و در دل خود می‌گویی: «کیست که مرا به زمین فرود بیاورد؟» تکبّر دلت، تو را فریب داده است.


آنگاه خطابی از آسمان در‌ رسید که «این است پسر حبیب من، که از او خشنودم.»


پس آن کسی ‌که تو و او را وعده خواسته بود بیاید و تو را گوید: 'این کس را جای بده' و تو با خجالت بروی و در پایین مجلس نشینی.


تا آنکه همه پسر را حرمت بدارند، همچنان ‌که پدر را حرمت می‌دارند؛ و کسی ‌که به پسر حرمت نکند، به پدری که او را فرستاد، احترام نکرده است.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ