Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِستر 6:3 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 پادشاه پرسید: «چه حرمت و عزت به عوض این خدمت به مُردِخای عطا شد؟» خادمان پادشاه که او را خدمت می‌کردند جواب دادند: «برای او چیزی نشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 پادشاه پرسید: «چه حرمت و عزّتی در ازای این کار به مُردِخای عطا شد؟» ملازمانِ پادشاه که در خدمت او بودند، پاسخ دادند: «برای او چیزی نشده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 و پادشاه پرسید که «چه حرمت و عزت به عوض این (خدمت ) به مردخای عطا شد؟» بندگان پادشاه که او را خدمت میکردند جواب دادند که «برای او چیزی نشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 پادشاه پرسید: «در ازای این خدمت چه پاداشی به مردخای داده شد؟» خدمتگزاران پادشاه گفتند: «پاداشی به او داده نشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 پادشاه پرسید: «در مقابل این خدمت چه پاداش و افتخاری به مردخای داده شده است؟» خادمان در جواب گفتند: «هیچ پاداشی به او داده نشده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 پادشاه پرسید: «در مقابل این خدمت چه پاداش و افتخاری به مُردِخای داده شده است؟» خادمان در جواب گفتند: «هیچ پاداشی به او داده نشده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِستر 6:3
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

لیکن رئیس ساقیان، یوسف را به یاد نیاورد، بلکه او را فراموش کرد.


و داوود گفت:« هر که يِبوسيان را اول مغلوب سازد، رئيس و سردار خواهد شد.» پس يوآب پسر صِرویه اول برآمد و رئيس شد.


و در آن، نوشته‌ای یافتند که مُردِخای درباره بِغتان و تِرِش خواجه‌سرایان پادشاه و نگاهبانان آستانه او که قصد دست درازی بر اَخَشورُش پادشاه کرده بودند، خبر داده بود.


پادشاه گفت: «کیست در صحن؟» در همان زمان هامان تازه به صحن بیرونی خانه پادشاه آمده بود تا به پادشاه عرض کند که مُردِخای را بر چوبه داری که برایش حاضر ساخته بود، مصلوب کنند.


و در آن شهر مردی فقیر حکیم یافت شد، که شهر را به حکمت خود رهانید، اما کسی آن مرد فقیر را به یاد نیاورد.


من درباره تو شنیده‌ام که به بیان تعبیرها و گشودن گره‌ها قادر می‌باشی. پس اگر بتوانی الان نوشته را بخوانی و تفسیرش را برای من بیان کنی، جامه ارغوان بر تنت خواهند کرد و طوق زرین بر گردنت خواهند نهاد و در مملکت، حاکم سوم خواهی بود.»


آنگاه بِلشَصّر امر فرمود تا دانیال را به جامه ارغوان پوشانیدند و طوق زرین بر گردنش نهادند و درباره‌اش ندا کردند که در مملکت حاکم سوم می‌باشد.


پادشاه به صدای بلند ندا در داد که جادوگران و کَلدانیان و ساحران را احضار نمایند. سپس پادشاه حکیمان بابل را خطاب کرده، گفت: «هر ‌که این نوشته را بخواند و تفسیرش را برای من بیان نماید، جامه ارغوان بر تنش خواهند کرد و طوق زرین بر گردنش خواهند نهاد و حاکم سوم در مملکت خواهد بود.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ