Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِستر 4:1 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و چون مُردِخای از هر آنچه شده بود اطلاع یافت، جامه خود را دریده، پلاس و خاکستر در بر کرد و به میان شهر بیرون رفته، به صدای بلند فریاد تلخ برآورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 چون مُردِخای از تمامی آنچه انجام شده بود آگاهی یافت، جامه بر تن درید و پلاس و خاکستر در بر کرده، به میان شهر درآمد و با صدای بلند به تلخی بگریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و چون مردخای از هرآنچه شده بود اطلاع یافت، مردخای جامه خود را دریده، پلاس با خاکستر در بر کرد و به میان شهر بیرون رفته، به آواز بلند فریاد تلخ برآورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 وقتی مردخای از این توطئه باخبر شد، از شدت غم، لباس خود را پاره کرد و پلاس پوشیده خاکستر بر سر خود ریخت و با صدای بلند گریهٔ تلخی سر داده از میان شهر گذشت

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 وقتی مردخای از این امر اطّلاع یافت، از شدّت ناراحتی لباس خود را درید و پلاس بر تن کرد. خاکستر بر سر خود ریخت و در کوچه‌های شهر راه می‌رفت و با صدای بلند گریه و زاری می‌کرد،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 وقتی مُردِخای از این امر اطّلاع پیدا کرد، از شدّت ناراحتی لباس خود را درید و پلاس بر تن کرد و خاکستر بر سَرخود ریخته در کوچه‌های شهر راه می‌رفت و با صدای بلند گریه و زاری می‌کرد

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِستر 4:1
27 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

عیسو چون سخنان پدر خود را شنید، نعره‌ای عظیم و بی‌نهایت تلخ برآورده، به پدر خود گفت: «ای پدرم، به من، به من نیز برکت بده!»


و یعقوب لباس خود را پاره کرده، پلاس در بر کرد و روزهای بسیار برای پسر خود ماتم گرفت.


آنگاه داوود جامه خود را گرفته، آن را دريد و تمامی کسانی که همراهش بودند، چنين کردند.


و تامار خاکستر بر سر خود ريخته، و جامه رنگارنگ که در برش بود، دريده، و دست خود را بر سر گذارده، روانه شد. و چون می‌رفت، به صدای بلند می‌گریست.


و تا روبروی دروازه پادشاه آمد، زیرا که جایز نبود که کسی با لباس پلاس داخل دروازه پادشاه بشود.


و در هر ولایتی که امر و فرمان پادشاه به آن رسید، یهودیان را ماتم بزرگی همراه با روزه و گریه و نوحه گری بود و بسیاری در پلاس و خاکستر خوابیدند.


آنگاه ایوب برخاسته، جامه خود را چاک زد و سر خود را تراشید و به زمین افتاده، سجده کرد


و او تکه سفالی گرفت تا خود را با آن بخراشد و در میان خاکستر نشسته بود.


از این جهت از خویشتن کراهت دارم و در خاک و خاکستر توبه می‌نمایم.»


حِشبون و اِلعاله فریاد برمی آورند. صدای ایشان تا یاهَص شنیده می‌شود. بنابراین مردان مسلح موآب ناله می‌کنند و جانهایشان در ایشان می‌لرزد.


بنابراین گفتم: «نظر خود را از من بگردانید، زیرا که با تلخی گریه می‌کنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم اصرار مکنید.


و واقع شد که چون حِزِقیای پادشاه این را شنید، لباس خود را چاک زده و پلاس پوشیده، به خانه خداوند داخل شد.


و اِلیاقیم مباشر خانه و شِبنای کاتب و مشایخ کاهنان را آراسته به پلاس نزد اِشعیا پسر آموص نبی فرستاد.


آیا روزه‌ای که من می‌پسندم مثل این است؟ روزی که آدمی جان خود را برنجاند و سر خود را مثل نی خم ساخته، پلاس و خاکستر زیر خود بگستراند؟ آیا این را روزه و روز مقبول خداوند می‌خوانی؟


او آن را برای صیقل یافتن داد تا آن را به ‌دست گیرند. و این شمشیر تیز شده و صیقل یافته تا به ‌دست کشتار کننده داده شود.


پس تو، ‌ای پسر انسان، ناله کن! با شکستگی کمر و مرارت سخت به نظر ایشان ناله بکش.


پس روی خود را به سوی خداوند خدا متوجه ساختم تا با دعا و التماسها و روزه و پلاس و خاکستر درخواست نمایم؛


به این سبب ماتم گرفته، شیون خواهم نمود و برهنه و عریان راه خواهم رفت و مثل شغالها ماتم خواهم گرفت و مانند شترمرغها نوحه گری خواهم کرد.


روز بزرگ خداوند نزدیک است، نزدیک است و به زودی هر چه تمامتر می‌رسد. صدای روز خداوند تلخ است مرد جنگاور در آن فریاد برمی‌آورد.


«وای بر تو ‌ای خورَزین! وای بر تو ‌ای بیت‌صیدا! زیرا اگر معجزاتی که در شما ظاهر گشت، در صور و صِیدون ظاهر می‌شد، مدتها قبل در پلاس و خاکستر توبه می‌نمودند.


امّا چون آن دو رسول یعنی بَرنابا و پولُس شنیدند، لباسهای خود را دریده، در میان مردم افتادند و ندا کرده،


یوشَع و مشايخ اسرائيل جامه خود را چاک زده، پيش صندوق خداوند تا شامگاه رو به زمين افتادند، و خاک به‌ سرهای خود پاشيدند.


و به دو شاهد خود خواهم داد که پلاس در بر کرده، مدّت هزار و دویست و شصت روز نبوّت نمایند.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ