Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




دانیال 8:15 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

15 و چون من دانیال رویا را دیدم و خواستم معنی آن را بفهمم، ناگاه کسی در منظر یک مرد نزد من بایستاد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

15 چون من، دانیال، رؤیا را دیدم و جویای درک آن شدم، به ناگاه شبیه مردی را دیدم که در برابرم ایستاده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

15 و چون من دانیال رویا را دیدم و معنی آن راطلبیدم، ناگاه شبیه مردی نزد من بایستاد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

15 وقتی سعی می‌کردم معنی این خواب را بفهمم، ناگهان وجودی شبیه انسان در برابر من ایستاد،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

15 وقتی کوشش می‌کردم که معنی خوابم را بدانم، ناگهان شخصی در برابر من ایستاد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

15 وقتی کوشش می‌کردم که معنی خوابم را بدانم، ناگهان شبیه مردی در برابر من ایستاد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




دانیال 8:15
22 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

زیرا که برای ما کودکی زاده و پسری به ما بخشیده شد؛ سلطنت بر دوش او خواهد بود، و اسم او ‌”مشاور شگفت‌انگیز“ و ”خدای قدیر“ و ”پدر سرمدی“ و ”سرور صلح و سلامتی“ خوانده خواهد شد.


که ناگاه کسی به شبیه آدمیان لبهایم را لمس نمود و من دهان خود را گشوده، سخن گفتم. به آن کسی ‌که پیش من ایستاده بود، گفتم: «ای آقایم، از این‌ رویا درد شدیدی مرا در‌گرفته است و دیگر هیچ رمق ندارم.


پس آن که به منظر یک مرد بود، بار دیگر مرا لمس نموده، به من قوت بخشید،


و چشمان خود را برافراشته دیدم که ناگاه مردی آراسته به کتان که کمربندی از طلای اوفاز بر کمر خود داشت،


و من شنیدم، اما درک نکردم. پس گفتم: «ای آقایم، آخر این امور چه خواهد بود؟»


و در رویای شب نگریستم و اینک مثل پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و نزد قدیم‌الایام رسید و او را به حضور وی آوردند.


انتهای امر تا به اینجا است. فکرهای من، دانیال، مرا بسیار مضطرب نمود و رنگ از صورتم پرید، لیکن این امر را در دل خود نگاه داشتم.»


در سال سوم سلطنت بِلشَصّر پادشاه، رویایی بر من دانیال ظاهر شد بعد از آنکه رویای اول به من آشکار شده بود.


و گفت: «اینک من تو را از آنچه در آخر غضب واقع خواهد شد اطلاع می‌دهم، زیرا که انتها در زمان معین واقع خواهد شد.


و گفتم: ”ای آقایم اینها چیستند؟“ و فرشته‌ای که با من صحبت می‌نمود، مرا گفت: ”من تو را نشان می‌دهم که اینها چیستند.“


آنگاه عیسی آن گروه را مرخص کرده، داخل خانه گشت و شاگردانش نزد وی آمده، گفتند: «مَثَل علفهای هرز مزرعه را برای ما شرح بده.»


پس چون 'مکروه ویرانی' را که به زبان دانیال نبی گفته شده است، در جایگاه مقدس برپا شده بینید -خواننده دقت کند-


آنگاه نشانه پسر انسان در آسمان پدید گردد. و در آن وقت همهٔ طوایف زمین به سینه خواهند زد و پسر انسان را خواهند دید که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال بزرگ می‌آید


پس چون مکروه ویرانی را که به زبان دانیال نبی گفته شده است، در جایی که نمی‌باید، برپا بینید -آنکه می‌خواند بفهمد- آنگاه آنانی که در یهودیه می‌باشند، به کوهستان فرار کنند،


'بنگرند و نبینند و بشنوند و نفهمند، مبادا بازگشت کرده گناهان ایشان بخشیده شود.»


گفت: «نه، بلکه من سردار لشکر خداوند هستم که الان آمدم.» پس یوشَع روی به زمين افتاده، سجده کرد و به او گفت: «آقايم به بنده خود چه می‌گويد؟»


و در میان هفت چراغدان، شبیه پسر انسان را که ردای بلند در بر داشت و بر سینهٔ او شالی طلایی بسته بود


در اینجا حکمت است. پس هر ‌که فهم دارد، شمارهٔ وحش را بشمارد، زیرا که شمارهٔ انسان است و شماره‌اش ششصد و شصت و شش است.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ