Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




دانیال 6:22 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

22 خدای من فرشته خود را فرستاده، دهان شیران را بست تا به من ضرری نرسانند، چونکه به حضور وی در من گناهی یافت نشد و هم در حضور تو، ‌ای پادشاه، تقصیری نورزیده بودم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

22 خدای من فرشتۀ خود را فرستاده، دهان شیران را بست تا آسیبی به من نرسانند، از آن رو که به حضور وی گناهی در من یافت نشد و در پیشگاه تو نیز پادشاها، خطایی از من سر نزده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

22 آنگاه دانیال به پادشاه جواب داد که «ای پادشاه تا به ابد زنده باش!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

22 آری، خدای من فرشتهٔ خود را فرستاد و دهان شیران را بست تا به من آسیبی نرسانند، چون من در حضور خدا بی‌تقصیرم و نسبت به تو نیز خطایی نکرده‌ام.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

22 خدا فرشتهٔ خود را فرستاد و او دهان شیرها را بست تا به من صدمه‌ای نرسانند. زیرا که نه در پیشگاه او گناهی کرده‌ام و نه در حضور تو خطایی مرتکب شده‌ام.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

22 خدا فرشتۀ خود را فرستاد و او دهان شیرها را بست تا به من صدمه‌ای نرسانند. زیرا که نه در پیشگاه او گناهی کرده‌ام و نه در حضور تو خطایی مرتکب شده‌ام.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




دانیال 6:22
37 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

زیرا که به راستی هم از زمین عبرانیان دزدیده شده‌ام و اینجا نیز کاری نکرده‌ام که مرا در سیاهچال افکنند.»


در تنگی خود خداوند را خواندم. و نزد خدای خويش دعا نمودم. و او صدای مرا از معبد خود شنید. و فریاد من به گوش او رسيد.


و او روانه شده، جسد آن مرد را در راه افتاده، و الاغ و شیر را نزد جسد ایستاده یافت، و شیر جسد را نخورده و الاغ را ندریده بود.


و خداوند فرشته‌ای فرستاده، همه شجاعان جنگی و سران و سرداران را که در اردوی پادشاه آشور بودند، هلاک ساخت و او با روی شرمنده به سرزمین خود مراجعت نمود. و چون به خانه خدای خویش داخل شد، آنانی که از صُلبش بیرون آمده بودند، او را در آنجا به شمشیر کشتند.


تو خدای من هستی، پس تو را حمد می‌گویم. خدای من، تو را متعال خواهم خواند.


دستهای خود را در بی‌گناهی می‌شویم. قربانگاه تو را‌ ای خداوند، طواف خواهم نمود.


و امّا من بر تو ای خداوند، توکّل می‌دارم و گفته‌ام: خدای من تو هستی.


فرشته خداوند گرداگرد ترسندگان او است. اردو زده، ایشان را می رهاند.


‌ای خداوند، مرا ترک منما. ای خدای من، از من دور مباش.


زیرا که یَهوْه خدا آفتاب و سپر است. خداوند فیض و جلال خواهد داد و هیچ‌ چیز نیکو را منع نخواهد کرد از آنانی که به راستی گام بردارند.


عادلان را بگویید که ایشان را سعادتمندی خواهد بود، زیرا از ثمره کارهای خویش خواهند خورد.


او در همه تنگیهای ایشان به تنگ آورده شد و فرشته حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و حلم خود ایشان را فدیه داد و در تمامی روزهای قدیم، متحمل ایشان شده، ایشان را برداشت.


اِرمیا به صِدقیای پادشاه گفت: «به تو و خادمانت و این قوم چه گناه کرده‌ام که مرا به زندان انداخته‌اید؟


آنگاه نِبوکَدنِصَر صحبت کرده گفت: «متبارک باد خدای شَدرَک و میشَک و عَبِدنِغو که فرشته خود را فرستاد و خادمان خویش را که بر او توکل داشتند، رهایی داده است. آنان با فرمان پادشاه مخالفت کردند و بدنهای خود را تسلیم نمودند تا خدای دیگری غیر از خدای خویش را عبادت و سجده ننمایند.


و چون نزد چاه شیران رسید به صدایی اندوهگین دانیال را صدا زد و دانیال را خطاب کرده، گفت: «ای دانیال، خادم خدای زنده، آیا خدایت که او را پیوسته عبادت می‌نمایی به رهانیدنت از شیران قادر بوده است؟»


آنگاه پادشاه بی‌نهایت شادمان شده، امر فرمود که دانیال را از چاه برآورند. دانیال را از چاه برآوردند و از آن جهت که بر خدای خود توکل نموده بود، به او هیچ آسیبی نرسید.


از این رو وزیران و والیان بهانه می‌جُستند تا در امور سلطنت شکایتی بر دانیال بیاورند، اما نتوانستند هیچ علت یا تقصیری بیابند، چونکه او امین بود و خطا یا تقصیری در او هرگز یافت نشد.


تمامی وزیران مملکت و سران و والیان و مشاوران و حاکمان با هم مشورت کرده‌اند که پادشاه حکمی برقرار کند و قدغن اکید نماید که هر کسی ‌که تا سی روز از خدایی یا انسانی غیر از تو، ‌ای پادشاه، درخواستی نماید، در چاه شیران افکنده شود.


اما من به سوی خداوند چشم می‌دوزم، و برای خدای نجات خود انتظار می‌کشم، و خدای من، مرا اجابت خواهد نمود.


و چون نزد خداوند فرياد برآورديم، او صدای ما را شنيده، فرشته‌ای فرستاد و ما را از مصر بيرون آورد. و اينک ما در قادش هستيم، شهری که در آخر حدود توست.


و نزدیک به ساعت نهم عیسی به صدای بلند صدا زده گفت: «ایلی، ایلی، لمّا سَبَقتَنی.» یعنی «ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا واگذاشتی؟»


آنگاه پطرس به خود آمده گفت: «اکنون به راستی دانستم که خداوند فرشتهٔ خود را فرستاده، مرا از دست هیرودیس و از تمامی انتظار قوم یهود رهانید.»


و در این امر سخت می‌کوشم تا پیوسته وجدان خود را به سوی خدا و مردم بی‌لکه نگاه دارم.


زیرا که دیشب فرشتهٔ آن خدایی که از آنِ او هستم و خدمت او را می‌کنم، به من ظاهر شده،


زیرا که فخر ما این است، یعنی شهادت وجدان ما که به قدّوسیت و صداقت خدایی، نه به حکمت جسمانی، بلکه به فیض الهی در جهان رفتار نمودیم، علاوه بر این نسبت به شما.


لیکن خداوند با من ایستاده، به من قوت داد تا موعظه به‌وسیلهٔ من به‌ کمال رسد و تمامی غیر یهودیان بشنوند و از دهان شیر رهایی یافتم.


آیا همگی ایشان روحهای خدمتگذار نیستند که برای خدمت آنانی که وارث نجات خواهند شد، فرستاده می‌شوند؟


که از ایمان، تسخیر ممالک کردند و به کارهای نیک پرداختند و وعده‌ها را پذیرفتند و دهان شیران را بستند،


و داوود گفت: «خداوند که مرا از چنگ شير و از چنگ خرس رهانيد، مرا از دست اين فلسطينی نیز خواهد رهانيد.» شائول به داوود گفت: «برو و خداوند با تو باد.»


و گفت: «اين از چه سبب است که آقايم بنده خود را تعقیب می‌کند؟ زيرا چه کردم و چه بدی در دست من است؟


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ