Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




دانیال 2:49 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

49 دانیال از پادشاه درخواست نمود تا شَدرَک و میشَک و عَبِدنِغو را بر کارهای ولایت بابل بگمارد. و اما دانیال در دربار پادشاه می‌بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

49 به درخواست دانیال، پادشاه شَدرَک و میشَک و عَبِدنِغو را نیز بر امور ولایت بابِل برگماشت. اما دانیال در دربار شاه بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

49 و دانیال از پادشاه درخواست نمود تا شدرک و میشک و عبدنغو رابر کارهای ولایت بابل نصب کرد و اما دانیال دردروازه پادشاه میبود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

49 آنگاه پادشاه در پی درخواست دانیال، شدرک و میشک و عبدنغو را بر ادارهٔ امور مملکتی گماشت، اما خود دانیال در دربار نِبوکَدنِصَّر ماند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

49 امّا دانیال از پادشاه خواهش کرد تا مسئولیّت استان بابل را به شدرک، میشک و عبدنغو بسپارد و خودش همچنان در دربار ماند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

49 امّا دانیال از پادشاه خواهش کرد تا مسئولیّت استان بابِل را به شَدرَک، میشک و عَبِدنِغو بسپارد. خودش همچنان در دربار ماند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




دانیال 2:49
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و چون دوشیزگان، بار دیگر جمع شدند، مُردِخای بر دروازه پادشاه نشسته بود.


در آن روزها، حینی که مُردِخای در دروازه پادشاه نشسته بود، دو نفر از خواجه‌سرایان پادشاه و حافظان آستانه یعنی بِغتان و تِرِش خشمگین شده، خواستند که بر اَخَشورُش پادشاه دسیسه نمایند.


و تمامی خادمان پادشاه که در دروازه پادشاه می‌بودند، به هامان سر فرود آورده، وی را سجده می‌کردند، زیرا که پادشاه درباره‌اش چنین امر فرموده بود. لیکن مُردِخای سر فرود نمی‌آورد و او را سجده نمی‌کرد.


چون عادلان شادمان شوند فخر عظیم است، امّا چون شریران برافراشته شوند، مردمان خود را مخفی می‌سازند.


و تمام سروران پادشاه بابل داخل شده، در دروازه میانی نشستند، یعنی نِرجَل شَرِاِصِر و سَمجَرنِبو و سَرسِکیم رئیس خواجه‌سرایان و نِرجَل شَرِاِصِر رئیس مجوسیان، و سایر سرداران پادشاه بابل.


اما خدا به این چهار جوان معرفت و درک در هر گونه علم و حکمت عطا فرمود و دانیال در همه رویاها و خوابها فهیم گردید.


رئیس خواجه‌سرایان نامها به ایشان نهاد: دانیال را بَلطَشَصّر، حَنَنیا را شَدرَک، میشائیل را میشَک، و عَزَریا را عَبِدنِغو نام نهاد.


پس دانیال به خانه خود رفته، رفقای خویش حَنَنیا و میشائیل و عَزَریا را از این امر اطلاع داد،


نِبوکَدنِصَر پادشاه تمثالی از طلا که ارتفاعش شصت ذراع و عرضش شش ذراع بود ساخت و آن را در دشت دورا در ولایت بابل برپا کرد.


و بر آنها سه وزیر که یکی از ایشان دانیال بود تا آن والیان به ایشان حساب دهند و هیچ ضرری به پادشاه نرسد.


از بدی نفرت کنید و نیکویی را دوست دارید و انصاف را در محکمه برقرار نمایید، شاید که یهوه خدای لشکرها بر بقیه یوسف رحمت نماید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ