Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




دانیال 2:46 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

46 آنگاه نِبوکَدنِصَر پادشاه به روی خود درافتاده، دانیال را سجده نمود و امر فرمود که هدایا و عطریات برای او تقدیم کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

46 آنگاه نبوکدنصرِ پادشاه روی بر خاک نهاده، دانیال را سَجده کرد و دستور داد تا هدیه و بخور به وی تقدیم کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

46 آنگاه نبوکدنصر پادشاه به روی خوددرافتاده، دانیال را سجده نمود و امر فرمود که هدایا و عطریات برای او بگذرانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

46 آنگاه نِبوکَدنِصَّر در برابر دانیال خم شده او را تعظیم کرد و دستور داد برای او قربانی کنند و بخور بسوزانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

46 آنگاه پادشاه در مقابل دانیال به خاک افتاد و او را سجده کرد و دستور داد تا برای دانیال قربانی کنند و بُخور بسوزانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

46 آنگاه پادشاه در مقابل دانیال به خاک افتاده او را سجده کرد و دستور داد تا به او هدایا و عطریات تقدیم کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




دانیال 2:46
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

تا آنکه هدایای خوشبو برای خدای آسمان تقدیم کنند و به جهت عمر پادشاه و پسرانش دعا نمایند.


که چون صدای شیپور و سُرنا و عود و بربط و سنتور و کمانچه و هر قسم آلات موسیقی را بشنوید، آنگاه به رو افتاده، تمثال طلا را که نِبوکَدنِصَر پادشاه برپا کرده است، سجده نمایید.


بنابراین چون همه قومها صدای شیپور و سُرنا و عود و بربط و سنتور و هر قسم آلات موسیقی را شنیدند، همه قومها و ملتها و زبانها به رو افتاده، تمثال طلا را که نِبوکَدنِصَر پادشاه برپا کرده بود، سجده نمودند.


پس او نزد جایی که ایستاده بودم، آمد و چون آمد من ترسان شده، به روی خود درافتادم و او مرا گفت: «ای پسر انسان، بدان که این ‌رویا برای زمان آخر می‌باشد.»


شهرهای شما را خراب خواهم ساخت، و مکانهای مقدس شما را ویران خواهم کرد، و بوی عطرهای خوشبوی شما را نخواهم بویید.


و پیش قدم او به روی در‌ افتاده، وی را شکر کرد. و او از اهل سامره بود.


چون پطرس داخل شد، کُرنِلیوس او را استقبال کرده، بر پایهایش افتاده، پرستش کرد.


پس کاهن زئوس که معبدش پیش شهر ایشان بود، گاوان و تاجها با گروههایی از خلق به دروازه‌ها آورده، خواست که قربانی گذراند.


پس منتظر بودند که او ورم کند یا به ناگاه افتاده، بمیرد. ولی چون انتظار بسیار کشیدند و دیدند که هیچ ضرری به او نرسید، از عقیده خود برگشته گفتند که از خدایان است.


و آن بیست و چهار پیر که در حضور خدا بر تختهای خود نشسته‌اند، به روی در افتاده، خدا را سجده کردند


و نزد پایهایش افتادم تا او را سجده کنم. او به من گفت: «به هوش باش که چنین نکنی، زیرا که من با تو هم خدمت هستم و با برادرانت که شهادت عیسی را دارند. خدا را سجده کن زیرا که شهادت عیسی روح نبوّت است.»


و من، یوحنا، این امور را شنیدم و دیدم و چون شنیدم و دیدم، افتادم تا پیش پایهای آن فرشته‌ای که این امور را به من نشان داد، سجده کنم.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ