Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اعمال رسولان 5:26 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

26 پس سردار سپاه با خادمان رفته ایشان را آوردند، لیکن نه به زور، زیرا که از قوم ترسیدند که مبادا ایشان را سنگسار کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

26 پس فرماندۀ نگهبانانِ معبد با مأموران رفتند و رسولان را آوردند، لیکن نه به اجبار، زیرا بیم داشتند مردم سنگسارشان کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

26 پس سردار سپاه با خادمان رفته ایشان را آوردند، لیکن نه به زور زیرا که ازقوم ترسیدند که مبادا ایشان را سنگسار کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

26 فرماندهٔ نگهبانان با افراد خود رفت و ایشان را با احترام به جلسهٔ شورا آوردند، چون می‌ترسیدند که اگر به زور متوسّل شوند، مردم ایشان را سنگسار کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

26 پس فرمانده با پاسداران معبد بزرگ رفت و آنان را آورد، البتّه بدون اِعمال زور زیرا می‌ترسیدند كه قوم آنان را سنگسار كنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

26 پس فرمانده با نگهبانان معبدِ بزرگ رفت و آنان را آورد، البتّه بدون اِعمال زور زیرا می‌ترسیدند که مردم ایشان را سنگسار کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اعمال رسولان 5:26
13 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و وقتی که قصد قتل او کرد، از مردم ترسید زیرا که او را نبی می‌دانستند.


و اگر گوییم 'از انسان بود.' از مردم می‌ترسیم زیرا همه یحیا را نبی می‌دانند.»


اما گفتند: «نه در وقت عید، مبادا در میان قوم آشوب به پا شود.» (متّی 26‏:6‏-13 ؛ مَرقُس 14‏:3‏-9)


اما پطرس از دور در عقب او آمده، به خانه کاهن اعظم وارد شد و با خادمان بنشست تا انجام کار را ببیند.


آنگاه سران کاهنان و کاتبان خواستند که در همان لحظه او را دستگیر کنند، لیکن از قوم ترسیدند زیرا که دانستند که این مَثَل را درباره ایشان زده بود. (متّی 22‏:15‏-22؛ مَرقُس 12‏:13‏-17)


و اگر گوییم از انسان، تمامی قوم ما را سنگسار کنند، زیرا یقین می‌دارند که یحیی نبی است.»


سران کاهنان و کاتبان در انتظار می‌بودند که چگونه او را به قتل رسانند، زیرا که از قوم ترسیدند.


و او رفته با سران کاهنان و سرداران سپاه گفتگو کرد که چگونه عیسی را به ایشان تسلیم کند.


و چون ایشان را زیاد تهدید نموده بودند، آزاد ساختند، چونکه راهی نیافتند که ایشان را تنبیه کنند، به خاطر قوم، زیرا همه به واسطهٔ آن ماجرا خدا را تمجید می‌نمودند،


امّا هیچ کس از دیگران جرأت نمی‌کرد که به ایشان ملحق شود، لیکن خلق، ایشان را محترم می‌داشتند.


پس خادمان رفته، ایشان را در زندان نیافتند و برگشته، خبر داده،


چون سردار سپاه معبد و سران کاهنان این سخنان را شنیدند، دربارهٔ ایشان در حیرت افتادند که «عاقبت این کار چه خواهد شد؟»


آنگاه کسی آمده ایشان را آگاهانید که اینک آن کسانی که زندانی نمودید، در معبد ایستاده، مردم را تعلیم می‌دهند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ