Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اعمال رسولان 5:19 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

19 شبانگاه فرشته خداوند درهای زندان را باز کرده و ایشان را بیرون آورده، گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

19 ولی شب‌هنگام، فرشتۀ خداوند درهای زندان را گشود و ایشان را بیرون آورد

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

19 شبانگاه فرشته خداوند درهای زندان را باز کرده و ایشان را بیرون آورده، گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

19 ولی همان شب فرشتهٔ خداوند آمده، درهای زندان را باز کرد و آنان را بیرون آورد و به ایشان گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

19 امّا همان شب فرشتهٔ خداوند درهای زندان را باز كرد و آنان را بیرون برد و به ایشان گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

19 امّا همان شب فرشتۀ خداوند درهای زندان را باز کرد و آنان را بیرون برد و به ایشان گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اعمال رسولان 5:19
18 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

که مظلومان را دادرسی می‌کند؛ و گرسنگان را نان می‌بخشد. خداوند اسیران را آزاد می‌سازد.


فرشته خداوند گرداگرد ترسندگان او است. اردو زده، ایشان را می رهاند.


روح خداوند یهوه بر من است، زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را مژده دهم و مرا فرستاده تا شکسته دلان را التیام بخشم و اسیران را به آزادی و محبوسان را به آزادی ندا کنم.


آنگاه نِبوکَدنِصَر صحبت کرده گفت: «متبارک باد خدای شَدرَک و میشَک و عَبِدنِغو که فرشته خود را فرستاد و خادمان خویش را که بر او توکل داشتند، رهایی داده است. آنان با فرمان پادشاه مخالفت کردند و بدنهای خود را تسلیم نمودند تا خدای دیگری غیر از خدای خویش را عبادت و سجده ننمایند.


اما چون او در این چیزها تفکر می‌کرد، ناگاه فرشته خداوند در خواب بر وی ظاهر شده، گفت: «ای یوسف پسر داوود، از گرفتن زن خویش مریم مترس، زیرا که آنچه در وی قرار گرفته، از روح‌القدس است،


پس چون یوسف از خواب بیدار شد، چنانکه فرشته خداوند به او امر کرده بود، به عمل آورد و زن خویش را گرفت


و چون ایشان روانه شدند، ناگاه فرشته خداوند در خواب به یوسف ظاهر شده، گفت: «برخیز و طفل و مادرش را برداشته به مصر فرار کن و در آنجا باش تا به تو خبر دهم، زیرا که هیرودیس طفل را جستجو خواهد کرد تا او را هلاک نماید.»


اما چون هیرودیس وفات یافت، ناگاه فرشته خداوند در مصر به یوسف در خواب ظاهر شده، گفت:


که ناگاه زلزله‌ای بزرگ به وقوع پیوست، از آنرو که فرشته خداوند از آسمان نزول کرده آمد و سنگ را از در قبر غلطانیده بر آن بنشست.


ناگاه فرشته خداوند به طرف راست آتشدان بخور ایستاده، بر وی ظاهر گشت.


ناگاه فرشتهٔ خداوند بر ایشان ظاهر شد و شوکت خداوند بر گرد ایشان تابید و بسیار ترسان گشتند.


روزی نزدیک ساعت نهم، فرشته خدا را در عالم رویا آشکارا دید که نزد او آمده، گفت: «ای کُرنِلیوس!»


که در همان لحظه فرشته خداوند او را زد، زیرا که خدا را تمجید ننمود و کِرم او را خورد که بِمُرد.


که ناگاه زلزله‌ای بزرگ به وقوع پیوست، به حدّی که پایه‌های زندان به لرزه افتاد و در دم همهٔ درها باز شد و زنجیرها از همه فرو ریخت.


زیرا که دیشب فرشتهٔ آن خدایی که از آنِ او هستم و خدمت او را می‌کنم، به من ظاهر شده،


امّا فرشته خداوند به فیلیپُس خطاب کرده، گفت: «برخیز و به ‌جانب جنوب، به راهی که از اورشلیم به سوی غَزه می‌رود که صحراست، روانه شو.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ