Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اعمال رسولان 5:13 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 امّا هیچ کس از دیگران جرأت نمی‌کرد که به ایشان ملحق شود، لیکن خلق، ایشان را محترم می‌داشتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

13 امّا از دیگران کسی جرأت نمی‌کرد به آنها نزدیک شود، هر‌چند مردمان همگی ایشان را بسیار محترم می‌داشتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

13 اما احدی ازدیگران جرات نمی کرد که بدیشان ملحق شود، لیکن خلق، ایشان را محترم میداشتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 اما دیگر هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد به ایشان ملحق شود، گرچه احترام زیادی برای ایشان قائل بودند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

13 هیچ‌کس خارج از جمع خودشان جرأت نمی‌کرد با آنان همنشین شود، امّا مردم عموماً از ایشان تعریف می‌کردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 هیچ‌کس خارج از جمع خودشان جرأت نمی‌کرد با آنان هم‌نشین شود، گرچه مردم ایشان را محترم می‌شماردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اعمال رسولان 5:13
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

آن زن به ایلیا گفت: «ای مرد خدا، مرا با تو چه‌ کار است؟ آیا نزد من آمدی تا گناه مرا به یاد آوری و پسر مرا بکشی؟»


گناهکارانی که در صَهیون‌اند، می ترسند و لرزه خدانشناسان را فرو گرفته است. و می گویند: «کیست از ما که در آتش سوزنده ساکن خواهد شد؟ و کیست از ما که در نارهای جاودانی ساکن خواهد گردید؟»


و نیافتند چه کنند زیرا که تمامی مردم گرد او جمع بودند که از او بشنوند.


لیکن با وجود این، بسیاری از بزرگان نیز به او ایمان آوردند، امّا به خاطر فریسیان اقرار نکردند که مبادا از کنیسه بیرون شوند.


و بعد از این، یوسف که از اهل رامَه و شاگرد عیسی بود، لیکن مخفی به خاطر ترس یهود، از پیلاتُس خواهش کرد که جسد عیسی را بردارد. پیلاتُس اجازه داد. پس آمده، بدن عیسی را برداشت.


پدر و مادر او چنین گفتند، زیرا که از یهودیان می‌ترسیدند، از آنرو که یهودیان با خود عهد کرده بودند که هر ‌که اعتراف کند که او مسیح است، از کنیسه بیرونش کنند.


چون این واقعه بر تمامی یهودیان و یونانیان ساکن اِفِسُس مشهور گردید، ترس بر همه ایشان چیره گشته، نام خداوند عیسی را به احترام می‌داشتند.


و خدا را حمد می‌گفتند و نزد تمامی خلق عزیز می‌گردیدند و خداوند هر روزه نجات یافتگان را بر جمعشان می‌افزود.


و چون ایشان را زیاد تهدید نموده بودند، آزاد ساختند، چونکه راهی نیافتند که ایشان را تنبیه کنند، به خاطر قوم، زیرا همه به واسطهٔ آن ماجرا خدا را تمجید می‌نمودند،


پس سردار سپاه با خادمان رفته ایشان را آوردند، لیکن نه به زور، زیرا که از قوم ترسیدند که مبادا ایشان را سنگسار کنند.


حَنانیا چون این سخنان را شنید افتاده جان بداد و ترسی شدید بر همهٔ شنوندگان این چیزها چیره گشت.


و از اندازهٔ خود نگذشته در محنتهای دیگران فخر نمی‌نماییم، ولی امید داریم که چون ایمان شما افزون شود، در میان شما مطابق قانون خود بسیار افزوده خواهیم شد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ