Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اعمال رسولان 16:26 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

26 که ناگاه زلزله‌ای بزرگ به وقوع پیوست، به حدّی که پایه‌های زندان به لرزه افتاد و در دم همهٔ درها باز شد و زنجیرها از همه فرو ریخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

26 که ناگاه زمین‌لرزه‌ای عظیم رخ داد، آن‌گونه که اساس زندان به لرزه درآمد و درهای زندان در دم گشوده شد و زنجیرها از همه فرو ریخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

26 که ناگاه زلزلهای عظیم حادث گشت بحدی که بیناد زندان به جنبش درآمد و دفعه همه درها باز شد و زنجیرها از همه فرو ریخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

26 ناگهان زلزله‌ای رخ داد! شدت آن به قدری زیاد بود که پایه‌های زندان لرزید و همهٔ درها باز شد و زنجیرها از دست و پای زندانیان فرو ریخت!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

26 ناگهان زلزلهٔ شدیدی رخ داد، به طوری که زندان را از بنیاد به لرزه درآورد. تمام درهای زندان در همان لحظه باز شد و همهٔ زنجیرها به زمین افتادند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

26 ناگهان زلزلۀ شدیدی رخ داد، به‌طوری‌که زندان را از بنیاد به لرزه درآورد. تمام درهای زندان در همان لحظه باز شد و زنجیرها همه به زمین افتادند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اعمال رسولان 16:26
15 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و او روانه شده، جسد آن مرد را در راه افتاده، و الاغ و شیر را نزد جسد ایستاده یافت، و شیر جسد را نخورده و الاغ را ندریده بود.


تا ناله اسیران را بشنود و آنانی را که به مرگ سپرده شده‌اند، آزاد نماید.


که مظلومان را دادرسی می‌کند؛ و گرسنگان را نان می‌بخشد. خداوند اسیران را آزاد می‌سازد.


خدا بی‌کسان را ساکن خانه می‌گرداند و اسیران را بیرون آورده، به سعادت می‌رساند. لیکن فتنه‌انگیزان در زمین خشک ساکن خواهند شد.


ناله اسیران به حضور تو برسد. مطابق عظمت بازوی خود آنانی را که به مرگ سپرده شده‌اند، برهان.


تا چشمان کوران را بگشایی و اسیران را از زندان و نشینندگان در ظلمت را از زندان بیرون آوری.


روح خداوند یهوه بر من است، زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را مژده دهم و مرا فرستاده تا شکسته دلان را التیام بخشم و اسیران را به آزادی و محبوسان را به آزادی ندا کنم.


که ناگاه زلزله‌ای بزرگ به وقوع پیوست، از آنرو که فرشته خداوند از آسمان نزول کرده آمد و سنگ را از در قبر غلطانیده بر آن بنشست.


پس از نگهبانان اوّل و دوّم گذشته، به دروازه آهنی که به سوی شهر می‌رود، رسیدند و آن خودبه‌خود پیش روی ایشان باز شد؛ و از آن بیرون رفته، تا آخر یک کوچه برفتند که همان لحظه فرشته از او غایب شد.


ناگاه فرشتهٔ خداوند نزد وی حاضر شد و روشنی در آن زندان درخشید. پس به پهلوی پطرس زده، او را بیدار نمود و گفت: «سریع برخیز.» که در همان لحظه زنجیرها از دستش فرو ریخت.


و چون ایشان دعا کرده بودند، مکانی که در آن جمع بودند، تکان خورد و همه به روح‌القدس پر شده، کلام خدا را به دلیری می‌گفتند.


شبانگاه فرشته خداوند درهای زندان را باز کرده و ایشان را بیرون آورده، گفت:


و در همان لحظه زلزله‌ای مهیب به وقوع پیوست که یک‌دهم از شهر منهدم گردید و هفت هزار نفر از زلزله هلاک شدند و باقی ماندگان ترسان گشته، خدای آسمان را تمجید کردند.


و چون مُهر ششم را گشود، دیدم که زلزله‌ای مهیب واقع شد و آفتاب همچون پلاس پشمی سیاه گردید و تمام ماه هم‌چون خون گشت؛


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ