Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 7:18 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

18 آنگاه داوود پادشاه داخل شده، به حضور خداوند نشست و گفت: «ای خداوند يهوه، من کيستم و خاندان من چيست که مرا به اين مقام رسانيدی؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

18 آنگاه داوود پادشاه داخل شده، در حضور خداوند بنشست و گفت: «ای خداوندگارْ یهوه، من کیستم و خاندان من چیست که مرا تا بدین‌جا رساندی؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

18 و داود پادشاه داخل شده، به حضورخداوند نشست و گفت: «ای خداوند یهوه، من کیستم و خاندان من چیست که مرا به این مقام رسانیدی؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

18 آنگاه داوود به خیمهٔ عبادت رفت. او در آنجا نشست و در حضور خداوند چنین دعا کرد: «ای خداوند، من کیستم و خاندان من چیست که مرا به این مقام رسانده‌ای؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

18 آنگاه داوود پادشاه در پیشگاه خداوند زانو زد و گفت: «ای خداوند متعال، من کیستم و فامیل من کیست که شایستهٔ چنین مقامی باشیم؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

18 آنگاه داوود پادشاه در حضور خداوند زانو زده گفت: «ای خداوند متعال، من کیستم و خاندان من کیست که من شایستۀ چنین مقامی باشم؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 7:18
15 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

کوچکتر هستم از تمامی لطفها و از همه وفایی که با بنده خود کرده‌ای، زیرا که با چوبدست خود از این اُردن عبور کردم و الان مالک دو گروه شده‌ام.


اکنون مرا از دست برادرم، از دست عیسو رهایی ده، زیرا که من از او می ترسم مبادا بیاید و مرا بزند؛ یعنی مادر و فرزندان را.


يقين خانه من با خدا چنين نيست. ليکن عهد جاودانی با من بسته است، که در همه‌چيز آراسته و استوار است. و تمامی نجات و تمامی مسرت من اين است، هرچند آن را رشد نمی‌دهد.


ناتان مطابق تمامی اين کلمات و مطابق تمامی اين‌ رويا با داوود صحبت کرد.


آنگاه داوود پادشاه داخل شده، به حضور خداوند نشست و گفت:« ای یَهُوَه خدا، من کيستم و خاندان من چيست که مرا به اين مقام رسانيدي؟


ليکن من کيستم و قوم من کيستند که قابليت داشته باشيم که به خوشی دل اينطور هدايا بياوريم؟ زيرا که همه اين چيزها از آنِ تو است و از دست تو به تو داده‌ايم.


پس انسان چیست که او را به یاد آوری، و فرزندان آدم که به فکرش باشی؟


موسی به خدا گفت: «من کيستم که نزد فرعون بروم و قوم اسرائیل را از مصر بيرون آورم؟»


حِزِقیا نامه را از دست ایلچیان گرفته، آن را خواند و به خانه خداوند درآمده، آن را به حضور خداوند پهن کرد.


یعنی به من که کمتر از کمترین همه مقدّسینم، این فیض عطا شد که در میان غیریهودیان به دولت بی‌قیاس مسیح مژده دهم،


جِدعون در جواب او گفت: «آه‌، ای سرورم، چگونه اسرائيل را رهايی دهم؟ اينک خاندان من در مَنَسی ذليلتر از همه است و من در خانه پدرم کوچکترين هستم.»


پس روت به روی درافتاده، او را تا به زمين تعظيم کرد و به او گفت: «برای چه در نظر تو التفات يافتم که به من توجه نمودی و حال آنکه غريب هستم.»


و سَموئيل گفت: «هنگامی که تو در نظر خود کوچک بودی، آيا رئيس قبایل اسرائيل نشدی؟ و آيا خداوند تو را مسح نکرد تا بر اسرائيل پادشاه شوی؟


و داوود به شائول گفت: «من کيستم و جان من و خاندان پدرم در اسرائيل چيست تا داماد پادشاه بشوم؟»


شائول در جواب گفت: «آيا من بِنيامينی و از کوچکترين قبایل قوم اسرائیل نيستم؟ و آيا طایفه من از تمامی طوایف قبیله بِنيامين کوچکتر نيست؟ پس چرا مثل اين سخنان به من می‌گويي؟»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ