Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 4:4 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 يوناتان پسر شائول را پسری لنگ بود که هنگام رسيدن خبر شائول و يوناتان از يِزرِعيل، پنج ساله بود، و دايه‌اش او را برداشته، فرار کرد. و چون به فرار کردن عجله می‌نمود، پسر افتاد و لنگ شد. اسم این پسر مِفيبوشِت بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 و اما یوناتان پسر شائول را پسری لنگ بود. وقتی از یِزرِعیل خبر مرگ شائول و یوناتان رسید، او پنج سال داشت. پس دایه‌اش او را برگرفت تا بگریزد. اما در حالی که شتابان می‌گریخت، پسرک افتاد و لنگ شد. نام این پسر مِفیبوشِت بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 و یوناتان پسر شاول را پسری لنگ بود که هنگام رسیدن خبر شاول و یوناتان از یزرعیل، پنج ساله بود، و دایهاش او را برداشته، فرار کرد. وچون به فرار کردن تعجیل مینمود، او افتاد و لنگ شد و اسمش مفیبوشت بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 (در ضمن، شائول نوهٔ لنگی داشت به نام مفیبوشت که پسر یوناتان بود. هنگامی که شائول و یوناتان در جنگ یزرعیل کشته شدند، مفیبوشت پنج ساله بود. وقتی خبر مرگ شائول و یوناتان به پایتخت رسید، دایهٔ مفیبوشت، او را برداشت و فرار کرد. ولی هنگام فرار به زمین خورد و بچه از دستش افتاد و پایش لنگ شد.)

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 یوناتان پسر شائول، پسری داشت به نام مفیبوشت که هنگامی‌که شائول و یوناتان کشته شدند پنج سال داشت. وقتی خبر مرگ آنها در یزرعیل شنیده شد، پرستارش او را برداشت و فرار کرد، امّا به‌خاطر عجله‌ای که داشت او را انداخت و او لنگ شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 یوناتان پسر شائول، پسری داشت به نام مِفیبوشِت که هنگامی‌که شائول و یوناتان کشته شدند پنج‌ساله بود. وقتی خبر مرگ آن‌ها در یِزرِعیل شنیده شد، پرستارش او را برداشت و فرار کرد، امّا به‌خاطر عجله‌ای که داشت او از دستش افتاد و لنگ شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 4:4
10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اما پادشاه، مِفیبوشِت پسر يوناتان پسر شائول را دريغ داشت، به سبب قسم خداوند که در ميان ایشان يعنی در ميان داوود و يوناتان پسر شائول بود.


پس مِفیبوشِت در اورشليم ساکن شد، زيرا که هميشه بر سفره پادشاه می‌خورد و از هر دو پا لنگ بود.


پادشاه گفت: «آيا هنوز از خاندان شائول کسی باقی هست تا از جانب خدا او را نیکویی نمايم؟» صيبا در جواب پادشاه گفت: «يوناتان را هنوز پسری لنگ باقی است.»


پس مِفیبوشِت پسر يوناتان پسر شائول نزد داوود آمده، به روی در‌افتاده، تعظيم نمود. داوود گفت: «ای مِفيبوشت!» گفت: «اينک بنده تو.»


آنگاه هَدَد با بعضی اِدومیان که از خادمان پدرش بودند، فرار کردند تا به مصر بروند، و هَدَد کودکی کوچک بود.


پسر يوناتان، مِرِيب‌بَعَل بود و مِريب‌بَعَل پدر ميکا بود.


پسر يوناتان، مِريب‌بَعَل بود و مِريب‌بَعَل پدر ميکا بود.


فلسطينيان همه لشکرهای خود را در اَفيق جمع کردند، و اسرائيليان نزد چشمه‌ای که در يِزرِعيل است، فرود آمدند.


پس داوود با کسان خود صبح زود برخاستند تا روانه شده، به سرزمين فلسطينيان برگردند و فلسطينيان به يِزرِعيل رفتند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ