Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 21:7 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 اما پادشاه، مِفیبوشِت پسر يوناتان پسر شائول را دريغ داشت، به سبب قسم خداوند که در ميان ایشان يعنی در ميان داوود و يوناتان پسر شائول بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 اما پادشاه به‌خاطر سوگند خداوند که میان ایشان، یعنی میان داوود و یوناتان پسر شائول بود، مِفیبوشِت پسر یوناتان پسر شائول را به آنان نسپرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 اما پادشاه، مفیبوشت بن یوناتان بن شاول رادریغ داشت، بهسبب قسم خداوند که در میان ایشان، یعنی در میان داود و یوناتان بن شاول بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 داوود به خاطر عهد و پیمانی که در حضور خداوند با یوناتان بسته بود، پسر او مفیبوشت را که نوهٔ شائول بود به دست ایشان نداد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 امّا پادشاه مفیبوشت، پسر یوناتان را نداد، زیرا داوود و یوناتان در حضور خداوند قسم خورده بودند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 امّا به‌ سبب قسمی که پادشاه و یوناتان در حضور خداوند با هم خورده بودند، مِفیبوشِت، پسر یوناتان را به آن‌ها نداد،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 21:7
16 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پادشاه به صيبا گفت: «اينک تمامی دارایی مِفیبوشِت از آنِ توست.» پس صيبا گفت: «اظهار بندگی می‌نمايم‌، ای آقايم پادشاه، تمنا اينکه در نظر تو التفات يابم.»


و چون برای ملاقات پادشاه به اورشليم رسيد، پادشاه او را گفت: «ای مِفیبوشِت، چرا با من نيامدی؟»


يوناتان پسر شائول را پسری لنگ بود که هنگام رسيدن خبر شائول و يوناتان از يِزرِعيل، پنج ساله بود، و دايه‌اش او را برداشته، فرار کرد. و چون به فرار کردن عجله می‌نمود، پسر افتاد و لنگ شد. اسم این پسر مِفيبوشِت بود.


و داوود گفت: «آيا از خاندان شائول کسی تا به حال باقی است تا به‌ خاطر يوناتان او را احسان نمايم؟»


و تو و پسرانت و خادمانت به جهت او زمين را زراعت نموده، محصول آن را بياوريد تا برای پسر آقايت به جهت خوردنش نان باشد. اما مِفيبوشِت، پسر آقايت هميشه بر سفره من نان خواهد خورد.» و صيبا پانزده پسر و بيست خادم داشت.


پس مِفیبوشِت پسر يوناتان پسر شائول نزد داوود آمده، به روی در‌افتاده، تعظيم نمود. داوود گفت: «ای مِفيبوشت!» گفت: «اينک بنده تو.»


داوود او را گفت: «مترس! زيرا به‌ خاطر پدرت يوناتان بر تو به یقین نیکویی خواهم نمود و تمامی زمين پدرت شائول را به تو پس خواهم داد، و تو دائم بر سفره من نان خواهی خورد.»


من تو را می‌گویم: فرمان پادشاه را نگاه دار و این را به خاطر سوگند خدا.


و يوناتان با داوود عهد بست، چونکه او را مثل جان خود دوست داشته بود.


و يوناتان به داوود گفت: «ای يهوه، خدای اسرائيل، چون فردا يا روز سوم پدر خود را مثل اين وقت آزمودم و اينک اگر برای داوود خير باشد، اگر من نزد او نفرستم و وی را اطلاع ندهم،


بلکه لطف خود را از خاندانم تا به ابد قطع ننمايی، هم در وقتی که خداوند دشمنان داوود را به تمامی از روی زمین محو کرده باشد.»


و يوناتان بار ديگر به ‌سبب محبتی که با او داشت، داوود را قسم داد، زيرا که او را دوست می‌داشت، چنانکه جان خود را دوست می‌داشت.


و يوناتان به داوود گفت: «به سلامتی برو، چونکه ما هر دو به نام خداوند قسم خورده، گفتيم که ”خداوند در ميان من و تو و در ميان نسل من و نسل تو تا به ابد باشد.“ پس برخاسته، برفت و يوناتان به شهر برگشت.


پس با بنده خود نیکویی نما، چونکه بنده خويش را با خودت به عهد خداوند در‌آوردی. اما اگر عصيان در من باشد، خودت مرا بکش، زيرا برای چه مرا نزد پدرت ببري.»


و هر دوی ايشان به حضور خداوند عهد بستند و داوود به حورِش برگشت و يوناتان به خانه خود رفت.


و داوود برای شائول قسم خورد، و شائول به خانه خود رفت و داوود و کسانش به مخفیگاه خويش آمدند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ