Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 16:5 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 و چون داوود پادشاه به بَحوريم رسيد، اينک شخصی از طایفه خاندان شائول به اسم شِمعی از آنجا بيرون آمد و چون می‌آمد، دشنام می‌داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 چون داوود پادشاه به بَحوریم می‌آمد، اینک مردی شِمعی نام، پسر جیرا، از طایفۀ خاندان شائول، ناسزاگویان از آنجا بیرون آمد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 و چون داود پادشاه به بحوریم رسید، اینک شخصی از قبیله خاندان شاول مسمی به شمعی از آنجا بیرون آمد و چون میآمد، دشنام میداد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 وقتی داوود و همراهانش به بحوریم رسیدند، با مردی روبرو شدند که از شهر خارج می‌شد. او با دیدن داوود شروع کرد به ناسزا گفتن. این مرد شمعی پسر جیرا، از طایفهٔ شائول بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 وقتی داوود به بحوریم رسید، شخصی از خانوادهٔ شائول به نام شمعی، پسر جیرا به سر راهشان آمده، دشنام داد

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 وقتی داوود به بَحوریم رسید، شخصی از خانوادۀ شائول به نام شِمعی، پسر جیرا، به سر راهشان آمده دشنام داد

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 16:5
22 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و پادشاه با تمامی قومی که همراهش بودند، خسته شده، به رود اُردن رسیدند و در آنجا استراحت کردند.


پادشاه به صيبا گفت: «اينک تمامی دارایی مِفیبوشِت از آنِ توست.» پس صيبا گفت: «اظهار بندگی می‌نمايم‌، ای آقايم پادشاه، تمنا اينکه در نظر تو التفات يابم.»


و به داوود و به تمامی خادمان داوود پادشاه سنگها می‌انداخت. و تمامی قوم و تمامی شجاعان به طرف راست و چپ او بودند


اما غلامی ايشان را ديده، به اَبشالوم خبر داد، و هر دوی ايشان به شتاب رفته، به خانه شخصی در بَحوريم داخل شدند و در حياط او چاهی بود که در آن فرود شدند.


و اَبی‌عَلبون عَرباتی و عَزَموت بَرحومی،


و شوهرش همراهش رفت و در تمام طول راه تا حوريم گريه می‌کرد. پس اَبنير او را گفت: «برگشته، برو.» و او برگشت.


شخصی یهودی در شاه​نشین شوش بود که به مُردِخای پسر یائیر پسر شِمعی پسر قیس بنیامینی معروف بود.


چونکه زایمان را بر من باز کرده، مرا مبتلا ساخت. پس لگام را پیش رویم رها کردند.


تمامی روز دشمنانم مرا سرزنش می‌کنند و آنانی که مرا مسخره می‌کنند، مرا لعنت می‌نمایند.


ایشان لعنت بکنند، امّا تو برکت بده. ایشان برخیزند و خجل گردند و امّا خادم تو شادمان شود.


زیرا بر کسی‌ که تو زده‌ای، جفا می‌کنند و دردهای کوفتگان تو را اعلان می نمایند.


زيرا که آن فقط پوشش او و لباس برای بدن اوست، پس در چه چيز بخوابد؟ و اگر نزد من فرياد برآورد، به یقین قبول خواهم فرمود، زيرا که من کريم هستم.


به خدا ناسزا مگو و رئيس قوم خود را لعنت مکن.


لعنت، بی‌سبب نمی‌آید، چنانکه گنجشک در پرواز و پرستو در پریدن.


پادشاه را در فکر خود نیز نفرین مکن، و دولتمند را در اتاق خوابگاه خویش لعنت منما، زیرا که مرغ هوا صدای تو را خواهد برد، و بالدار، امر را به هر جا خبر رساند.


آنان با پریشانی و گرسنگی در آن خواهند گشت و هنگامی که گرسنه شوند، خویشتن را خشمگین خواهند ساخت و پادشاه و خدای خود را لعنت کرده، به بالا خواهند نگریست.


و فلسطينی به داوود گفت: «آيا من سگ هستم که با چوب دستی نزد من می‌آيی؟» و فلسطينی داوود را به خدايان خود لعنت کرد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ