Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 9:1 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و اِلیشَع نبی یکی از پسران انبیا را خوانده، به او گفت: «کمر خود را ببند و این ظرف روغن را به ‌دست خود گرفته، به راموت جلعاد برو.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 اِلیشَع نبی، از مردان گروه انبیا کسی را فرا خواند و بدو گفت: «کمر خویش محکم بربند و این ظرف روغن را به دست بگیر و به راموت‌جِلعاد برو.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و الیشع نبی یکی از پسران انبیا را خوانده، به او گفت: «کمر خود را ببند و این حقه روغن را بهدست خود گرفته، به راموت جلعادبرو.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 در این هنگام الیشع یک نفر از گروه انبیا را احضار کرد و به او گفت: «برای رفتن به راموت جلعاد آماده شو. این ظرف روغن زیتون را نیز بردار و همراه خود ببر.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 در این هنگام الیشع نبی، یکی از انبیای جوان را خواند و به او گفت: «آماده شو که به راموت جلعاد بروی، این کوزهٔ روغن زیتون را با خود ببر.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 در این هنگام اِلیشَع نبی یکی از انبیای جوان را خواند و به او گفت: «آماده شو که به یِرِموت جِلعاد بروی. این کوزۀ روغن را با خود ببر.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 9:1
25 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و صادوق کاهن ظرف روغن را از خیمه گرفته، سلیمان را مسح کرد و چون شیپور را نواختند تمامی قوم گفتند: «سلیمان پادشاه زنده باد!»


و دست خداوند بر ایلیا بود؛ او دامن ردایش را بر کمر بست و پیش روی اَخاب دوید تا به یِزرِعیل رسید.


و یِیهو پسر نِمشی را به پادشاهی اسرائیل مسح نما، و اِلیشَع پسر شافاط را که از آبِل‌مِحوله است، مسح کن تا به‌ جای تو نبی بشود.


و مردی از پسران انبیا به فرمان خداوند به رفیق خود گفت: «مرا بزن.» اما آن مرد از زدنش امتناع نمود.


و خداوند گفت: ”کیست که اَخاب را گمراه نماید تا به راموت‌جلعاد برآمده، بیفتد؟“ و یکی به اینطور سخن راند و دیگری به آنطور سخن گفت.


پس به یِهوشافاط گفت: «آیا همراه من به راموت‌جلعاد برای جنگ خواهی آمد؟» یِهوشافاط پادشاه اسرائیل را جواب داد که «من، چون تو و قوم من، چون قوم تو و سواران من، چون سواران تو می‌باشند.»


و چون پسران انبیا که روبروی او در اَریحا بودند، او را دیدند، گفتند: «روح ایلیا بر اِلیشَع می‌باشد.» و برای ملاقات وی آمده، او را تا به زمین تعظیم نمودند.


و پسران انبیایی که در بیت​ئیل بودند، نزد اِلیشَع بیرون آمده، وی را گفتند: «آیا می‌دانی که امروز خداوند آقای تو را از فراز سر تو خواهد برداشت؟» اِلیشَع گفت: «من هم می‌دانم؛ خاموش باشید.»


و پسران انبیایی که در اَریحا بودند، نزد اِلیشَع آمده، وی را گفتند: «آیا می‌دانی که امروز خداوند آقای تو را از فراز سر تو برمی‌دارد؟» اِلیشَع گفت: «من هم می‌دانم؛ خاموش باشید.»


و پنجاه نفر از پسران انبیا رفته، در مقابل ایشان از دور ایستادند و ایشان نزد اُردن ایستاده بودند.


و زنی از زنان پسران انبیا نزد اِلیشَع التماس نموده، گفت: «بنده‌ات، شوهرم مرد و تو می‌دانی که بنده​ات از خداوند می‌ترسید، و طلبکار او آمده است تا دو پسر مرا برای بندگی خود ببرد.»


اِلیشَع به جیحَزی گفت: «کمر خود را ببند و عصای مرا به‌ دستت گرفته، برو و اگر کسی را ملاقات کنی، او را سلام مگو و اگر کسی تو را سلام گوید، جوابش مده و عصای مرا بر روی کودک بگذار.»


پس آن جوان، یعنی آن نبی جوان به راموت جلعاد آمد.


و ساکنان اورشلیم پسر کوچکش اَخَزیا را در جایش به پادشاهی برپا کردند، زیرا گروهی که با عَرَبها به اردوگاه هجوم آورده بودند، همه پسران بزرگش را کشته بودند. پس اَخَزیا پسر یِهورام پادشاه یهودا سلطنت کرد.


او حتی به پیروی از مشورت ایشان با یِهورام پسر اَخاب، پادشاه اسرائیل نیز برای جنگ با حَزائیل پادشاه اَرام به راموت‌جِلعاد رفت و اَرامیان یورام را مجروح نمودند.


پس تو کمر خود را ببند و برخاسته، هر ‌آنچه را من به تو امر فرمایم، به ایشان بگو و از ایشان هراسان مباش، مبادا تو را پیش روی ایشان پریشان سازم.


زنی با شیشه‌ای عطر گرانبها نزد او آمده چون بنشست بر سر وی ریخت.


پس الان ‌ای اسرائيل، قوانین و احکامی را که من به شما تعليم می‌دهم تا آنها را به جا آورید، بشنويد، تا زنده بمانيد و داخل شده، سرزمينی را که يهوه، خدای پدران شما، به شما می دهد، به تصرف آوريد.


چشمان شما آنچه را خداوند در بَعَل‌فِعور کرد، ديد. زيرا هر که پيروی بَعَل‌فِعور کرد، يهوه خدای تو، او را از ميان تو هلاک ساخت.


بنابراین کمر دلهای خود را ببندید و هشیار شده، امید کامل آن فیضی را که در مکاشفهٔ عیسی مسیح به شما عطا خواهد شد، نگاه دارید.


پس سَموئيل ظرف روغن را گرفته، بر سر او ريخت و او را بوسيده، گفت: «آيا اين نيست که خداوند تو را مسح کرد تا بر ميراث او حاکم شوي؟


و خداوند به سَموئيل گفت: «تا به کی تو برای شائول ماتم می‌گيری، چونکه من او را از سلطنت نمودن بر اسرائيل رد نمودم. پس ظرف خود را از روغن پر کرده، بيا تا تو را نزد يِسای بيت لحمی بفرستم، زيرا که از پسرانش پادشاهی برای خود تعيين کرده‌ام.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ