Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 4:25 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

25 پس رفته، نزد مرد خدا به کوه کَرمِل رسید. چون مرد خدا زن را دید که از دور می‌آید، به خادم خود جِیحَزی گفت: «نگاه کن! این همان زن شونَمی است!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

25 پس روانه شد و به کوه کَرمِل نزد مرد خدا رسید. چون مرد خدا زن را دید که از دور می‌آید، به خادم خود جِیحَزی گفت: «بنگر! این همان زن شونَمی است!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

25 پس رفته، نزد مرد خدا به کوه کرمل رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

25 وقتی به کوه کرمل رسید، الیشع او را از دور دید و به جیحزی گفت: «ببین! او همان زن شونَمی است که می‌آید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

25 پس زن روانه شد و در کوه کرمل، به مرد خدا رسید. هنگامی‌که مرد خدا دید که او می‌آید به خدمتکار خود جیحزی گفت: «نگاه کن زن شونمی می‌آید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

25 پس زن روانه شد و در کوه کَرمِل به مرد خدا رسید. هنگامی‌که مرد خدا دید که او می‌آید به خدمتکار خود جیحَزی گفت: «نگاه کن زن شونمی می‌آید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 4:25
10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پس الان بفرست و تمام اسرائیل را نزد من بر کوه کَرمِل جمع کن و انبیای بَعَل را نیز چهارصد و پنجاه نفر، و چهارصد نبی اَشیره‌ را نیز که بر سفره ایزابِل می‌خورند.»


پس اَخاب برآمده، خورد و نوشید. و ایلیا بر قلّه کَرمِل برآمد و به زمین خم شده، روی خود را به میان زانوهایش گذاشت.


آنگاه پادشاه سردار پنجاهه را با پنجاه نفرش نزد ایلیا فرستاد و او نزد ایلیا آمد، در حالتی که او بر قله کوه نشسته بود. و به وی عرض کرد: «ای مرد خدا، پادشاه می‌گوید: ”زیر آی؟“»


اِلیشَع از آنجا به کوه کَرمِل رفت و از آنجا به سامره بازگشت.


پس الاغ را آراسته، به خادم خود گفت: «بران و برو و تا تو را نگویم، در راندن کوتاهی منما.»


پس حال به استقبال او بشتاب و وی را بگو: ”آیا تو را سلامتی است و آیا شوهرت سالم و پسرت سالم است؟“» او گفت: «سلامتی است.»


و چون نزد مرد خدا به کوه رسید، به پایهایش چسبید. جیحَزی نزدیک آمد تا او را دور کند، اما مرد خدا گفت: «او را واگذار، زیرا که جانش در وی تلخ است و خداوند این را از من مخفی داشته، مرا خبر نداده است.»


اما جیحَزی که خادم اِلیشَع مرد خدا بود گفت: «اینک آقایم از گرفتن از دست این نَعَمان اَرامی آنچه را که آورده بود، امتناع نمود. به حیات یهوه قسم که من از پی او دویده، چیزی از او خواهم گرفت.»


و پادشاه با جیحزی، خادم مرد خدا گفتگو می‌نمود و می‌گفت: «حال تمام کارهای بزرگی را که اِلیشَع به جا آورده است، به من بگو.»


شکوفه بسیار نموده، با شادمانی و ترنم شادی خواهد کرد. شوکت لبنان و زیبایی کَرمِل و شارون به آن عطا خواهد شد. جلال یهوه و زیبایی خدای ما را مشاهده خواهند نمود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ