Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 22:9 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 و شافان کاتب نزد پادشاه برگشت و به پادشاه خبر داده، گفت: «بندگانت، نقره‌ای را که در خانه خداوند یافت شد، بیرون آوردند و آن را به ‌دست سرکارانی که بر خانه خداوند گماشته بودند، سپردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 پس شافانِ کاتب نزد پادشاه رفته، به او خبر داد که: «خادمان تو پولی را که در خانۀ خداوند بود، بیرون آورده و آن را به دست سرکارگرانی که مسئول نظارت بر کار خانۀ خداوند هستند، سپرده‌اند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 وشافان کاتب نزد پادشاه برگشت و به پادشاه خبرداده، گفت: «بندگانت، نقرهای را که در خانه خداوند یافت شد، بیرون آوردند و آن را بهدست سرکارانی که بر خانه خداوند گماشته بودند، سپردند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9-10 وقتی شافان گزارش کار ساختمان خانهٔ خداوند را به پادشاه می‌داد در مورد کتابی نیز که حِلقیا، کاهن اعظم در خانهٔ خداوند پیدا کرده بود با او صحبت کرد. سپس شافان آن را برای پادشاه خواند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 بعد نزد پادشاه بازگشت و به او گزارش داده گفت: «پولی را که در معبد بزرگ بود، گرفتم و به مأموران کار ترمیم معبد بزرگ دادم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 بعد نزد پادشاه بازگشت و به او گزارش داده گفت: «خادمان تو پولی را که در معبدِ بزرگ بود گرفته به مأموران کار ترمیم معبدِ بزرگ داده‌اند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 22:9
13 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و چون پادشاه را خواندند، اِلیاقیم پسر حِلقیا که مباشر دربار بود و شِبنای کاتب و یوآخ پسر آساف وقایع نگار، نزد ایشان بیرون آمدند.


و شافان کاتب، پادشاه را خبر داده، گفت: «حِلقیای کاهن کتابی به من داده است.» پس شافان آن را به حضور پادشاه خواند.


و پادشاه، حِلقیای کاهن و اَخیقام پسر شافان و عَکبور پسر میکایا و شافان کاتب و عَسایا خادم پادشاه را امر فرموده، گفت:


و در سال هجدهم یوشیا پادشاه واقع شد که پادشاه، شافان پسر اَصَلیا پسر مَشُلّام کاتب را به خانه خداوند فرستاده، گفت:


و حِلقیا، کاهن اعظم، به شافان کاتب گفت: «کتاب تورات را در خانه خداوند یافته‌ام.» و حِلقیا آن کتاب را به شافان داد که آن را خواند.


و اما قومی که در زمین یهودا باقی ماندند و نِبوکَدنِصَر پادشاه بابل ایشان را رها کرده بود، جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان را بر ایشان گماشت.


لیکن دست اَخیقام پسر شافان با اِرمیا بود تا او را به ‌دست قوم نسپارند که او را به قتل رسانند.


پس آن را به ‌دست اِلعاسه پسر شافان و جِمَریا پسر حِلقیا که صِدقیا پادشاه یهودا ایشان را نزد نِبوکَدنِصَر پادشاه بابل به بابل فرستاد، ارسال نموده گفت:


و کسان فرستادند و اِرمیا را از صحن کشیکچیان برداشتند و او را به جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان سپردند تا او را به خانه خود ببرد. پس او در میان قوم ساکن شد.


چون تمامی یهودیانی که در موآب و در میان عَمّونیان و در اِدوم و سایر ولایات بودند، شنیدند که پادشاه بابل شماری از یهود را واگذاشته و جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان را بر ایشان گماشته است،


و اسماعیل پسر نِتَنیا و آن ده نفر که همراهش بودند برخاسته، جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان را به شمشیر زدند و او را که پادشاه بابل به حکومت سرزمین گماشته بود، کشت.


و هفتاد نفر از مشایخ خاندان اسرائیل پیش آنها ایستاده بودند و یازَنیا پسر شافان در میان ایشان ایستاده بود و هر کس آتشدانی در دست خود داشت و بوی ابر بخور بالا می‌رفت.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ