Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 20:3 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 «ای خداوند، تمنا اینکه به یاد آوری که چگونه به حضور تو به امانت و به دل کامل رفتار نموده‌ام و آنچه در نظر تو پسند بوده است، به جا آورده‌ام.» پس حِزِقیا زارزار بگریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 «خداوندا، تمنا دارم به یاد آوری که چگونه وفادارانه و با تمامی دل در حضورت سلوک کرده‌ام و آنچه در نظرت نیکو بوده است، به جا آورده‌ام.» پس حِزِقیا به تلخی بگریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 «ای خداوند مسالت اینکه بیاد آوری که چگونه به حضور تو به امانت و به دل کامل سلوک نمودهام و آنچه در نظر تو پسند بوده است، بجا آوردهام.» پس حزقیا زارزار بگریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 «خداوندا، به خاطر آور چقدر نسبت به تو وفادار و امین بوده‌ام و چطور سعی کرده‌ام مطابق میل تو رفتار کنم.» سپس بغض گلویش را گرفت و به تلخی گریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 «اکنون ای خداوند، من به تو التماس می‌کنم، به یاد آور که من چگونه با وفاداری و با تمام قلبم در برابر تو گام برداشته‌ام و آنچه را در نظر تو نیک بود، انجام داده‌ام.» حزقیا به تلخی گریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 «اکنون، ای خداوند، من به تو التماس می‌کنم، به یاد بیاور که من چگونه با وفاداری و با تمام قلبم در برابر تو گام برداشته‌ام و آنچه را که در نظر تو نیک بوده است، انجام داده‌ام.» و حِزقیا به تلخی گریست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 20:3
47 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و چون اَبرام نود و نه ساله بود، خداوند بر اَبرام آشکار شده، گفت: «من هستم خدای قادر مطلق، پیش روی من گام بردار و کامل باش.


و خنوخ بعد از آوردن متوشالح، سیصد سال با خدا راه می‌رفت و پسران و دختران آورد.


و خنوخ با خدا راه می‌رفت و نایاب شد، زیرا خدا او را برگرفت.


و خدا نوح و همه وحوش و همه چارپایانی را که با او در کشتی بودند، به یاد آورد. و خدا بادی بر زمین وزانید و آب ساکن گردید.


و در وقت پیری سلیمان واقع شد که زنانش دل او را به پیروی خدایان غریب مایل ساختند، و دل او مثل دل پدرش داوود با یهوه، خدایش کامل نبود.


اما مکانهای بلند برداشته نشد. لیکن دل آسا در تمام روزهایش با خداوند کامل می‌بود.


و تا آنکه خداوند، کلامی را که درباره من فرموده و گفته است، برقرار دارد که اگر پسران تو راه خویش را حفظ نموده، به تمامی دل و به تمامی جان خود در حضور من به حقیقت رفتار نمایند، یقین که از تو کسی ‌که بر تخت اسرائیل بنشیند، کم نخواهد بود.


سلیمان گفت: «تو با بنده ات، پدرم داوود، هرگاه در حضور تو با حقیقت و عدالت و قلبی راست با تو زندگی می‌نمود، نیکویی عظیم می‌نمودی، و این نیکویی عظیم را برای او نگاه داشتی که پسری به او دادی تا بر تخت او بنشیند، چنانکه امروز واقع شده است.


و گفت: «ای یهوه خدای اسرائیل، خدایی مثل تو نه بالا در آسمان و نه پایین بر زمین هست که با بندگان خود که به حضور تو به تمامی دل خویش گام برمی‌دارند، عهد و رحمت را نگاه می‌داری.


پس دل شما با یهوه خدای ما کامل باشد تا در قوانین او رفتار نموده، اوامر او را مثل امروز نگاه دارید.»


پس اگر تو با دل کامل و استقامت به طوری که پدرت داوود رفتار نمود، به حضور من رفتار نمایی و هر‌ چه تو را امر فرمایم، به جا آوری و قوانین و احکام مرا نگاه داری،


آنگاه حِزِقیا روی خود را به سوی دیوار برگردانید و نزد خداوند دعا نموده، گفت:


و واقع شد قبل از آنکه اِشعیا از وسط شهر بیرون رود، که کلام خداوند بر وی نازل شده، گفت:


زیرا که چشمان خداوند در تمام جهان گردش می‌کند تا قوت خویش را بر آنانی که دل ایشان با او کامل است، نمایان سازد. تو در اینکار احمقانه رفتار نمودی، بنابراین از این به بعد به جنگها گرفتار خواهی شد.»


‌ای خدایم، مرا درباره این کار به یاد آور و اعمال نیکویی را که برای خانه خدای خود و وظایف آن کرده‌ام، محو مساز.


و لاویان را امر فرمودم که خویشتن را پاک نمایند و آمده، دروازه‌ها را نگاهبانی کنند تا روز سبّت مقدس بماند. ای خدایم، این را نیز برای من به یاد آور و مطابق زیادی رحمت خود، بر من ترحم فرما.


و هدایای هیزم، در زمان معین و نوبرها را نیز. ای خدای من، مرا به نیکویی به یاد آور.


‌ای خدایم موافق هر ‌آنچه به این قوم عمل نمودم، مرا از نیکویی یاد آور.


در سرزمین عوص، مردی بود که ایوب نام داشت و آن مرد کامل و درست و خداترس بود و از بدی دوری می‌نمود.


خداوند به شیطان گفت: «آیا بنده من ایوب را ملاحظه کردی که مثل او هیچ کس در زمین نیست؟ مردی کامل و درست و خداترس که از گناه دوری می‌کند.»


دوستانم مرا مسخره می‌کنند، لیکن چشمانم نزد خدا اشک می‌ریزد.


آیا توکل تو بر تقوای تو نیست؟ آیا امید تو بر کاملیت رفتارت نیست؟


زیرا خاکستر را مثل نان خورده‌ام و آنچه را که می نوشم، با اشک آمیخته‌ام؛


راه‌های خود را اعلام کردم و مرا اجابت نمودی. پس مقررات خویش را به من بیاموز.


کلام خود را با خادم خویش به یاد آور که مرا بر آن امیدوار گردانیدی.


خداوند نزدیک است به آنانی که او را می‌خوانند، به آنانی که او را به راستی می‌خوانند.


خطایای جوانی و عصیانم را به یاد میاور. ای خداوند، به رحمت خود و به‌ خاطر نیکویی خویش مرا یاد کن.


ای خداوند مرا داد بده، زیرا که من در کمال خود رفتار نموده‌ام و بر خداوند توکّل داشته‌ام، پس نخواهم لغزید.


زیرا که رحمت تو در مقابل چشم من است و در وفاداری تو رفتار نموده‌ام


خوشا به حال کسی ‌که خداوند به وی جرمی در حساب نیاورد. و در روح او حیله‌ای نمی‌باشد.


روی خود را از من بگردان تا فرحناک شوم، قبل از آنکه رحلت کنم و ناپدید گردم.


از ناله خود وامانده‌ام! تمامی شب تخت خواب خود را در اشک غرق می‌کنم، و بستر خویش را به گریه تر می‌سازم!


چشم من از غصه بی‌قوت شد و به سبب همه دشمنانم تار گردید.


به یاد آور که دوران حیاتم چه کم است! چرا تمامی آدمیان را برای پوچی آفریده‌ای؟


‌ای خداوند، ملامت خادم خود را به یاد آور که آن را از قومهای بسیار در سینه خود متحمّل می‌باشم.


مثل پرستو که جیک‌جیک می‌کند، صدا می‌نمایم. و مانند دُرنا ناله می‌کنم و چشمانم از نگریستن به بالا کم‌سو می‌شود. ای خداوند، در تنگی هستم، یاور من باش.


آنگاه دوران قدیم و موسی و قوم خویش را به یاد آورد، و گفت: کجاست آنکه ایشان را با شبان گله خود از میان دریا عبور داد؟ و کجا است آنکه روح قدوس خود را در میان ایشان نهاد؟


و به راستی و انصاف و عدالت به حیات یهوه قسم خواهی خورد و قومها خویشتن را در او مبارک خواهند خواند، و به وی فخر خواهند کرد.»


زیرا خداوند به خاندان اسرائیل چنین می‌گوید: «مرا بجویید و زنده بمانید؛


و هر دو در حضور خدا صالح و به جمیع احکام و فرایض خداوند، بی‌عیب رفتار می‌کردند.


و عیسی چون دید که نَتَنائیل به سوی او می‌آید، درباره او گفت: «اینک اسرائیلی حقیقی که در او حیله​ای نیست.»


زیرا که فخر ما این است، یعنی شهادت وجدان ما که به قدّوسیت و صداقت خدایی، نه به حکمت جسمانی، بلکه به فیض الهی در جهان رفتار نمودیم، علاوه بر این نسبت به شما.


و او در دوران بشریّت خود، چونکه با فریاد شدید و اشکها نزد او که به رهانیدنش از مرگ قادر بود، التماس و دعای بسیار کرد و به‌ خاطر تقوای خویش مستجاب گردید،


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ