Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 20:1 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 در آن روزها، حِزِقیا بیمار و مشرف به مرگ شد و اِشعیا پسر آموص نبی نزد وی آمده، او را گفت: «خداوند چنین می‌گوید: ”تدارک خانه خود را ببین، زیرا که می‌میری و زنده نخواهی ماند.“»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 در آن ایام حِزِقیا بیمار و مُشرف به موت شد. اِشعیای نبی پسر آموص به عیادت او رفت و گفت: «خداوند چنین می‌فرماید: ”تدارک خانۀ خود ببین، زیرا که می‌میری و زنده نخواهی ماند.“»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 در آن ایام، حزقیا بیمار و مشرف به موت شد و اشعیا ابن آموص نبی نزدوی آمده، او را گفت: «خداوند چنین میگوید: تدارک خانه خود را ببین زیرا که میمیری و زنده نخواهی ماند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 در آن روزها حِزِقیا سخت بیمار شد و نزدیک بود بمیرد. اشعیای نبی (پسر آموص) به عیادتش رفت و از جانب خداوند این پیغام را به او داد: «وصیتت را بکن، چون عمرت به آخر رسیده است؛ تو از این مرض شفا نخواهی یافت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 در آن روزها حزقیا تا سرحد مرگ بیمار شد. اشعیای نبی، پسر آموص نزد او رفت و گفت: «خداوند می‌فرماید: کارهایت را سر و سامان بده، زیرا تو خواهی مرد و بهبود نخواهی یافت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 در آن روزها حِزقیا تا سرحد مرگ بیمار شد. اِشعیای نبی پسر آموص نزد او رفته گفت: «خداوند می‌فرماید: کارهایت را سروسامان بده، زیرا تو بهبودی نخواهی یافت. خود را برای مرگ آماده کن.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 20:1
15 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اما چون اَخيتوفِل ديد که مشورت او به جا آورده نشد، الاغ خود را بياراست و برخاسته، به شهر خود به خانه‌اش رفت و برای خانه خود تدارک ديده، خويشتن را خفه کرد و مرد و او را در قبر پدرش دفن کردند.


و او را گفت: «خداوند چنین می‌گوید: ”چونکه قاصدان فرستادی تا از بَعَل‌زِبوب خدای عِقرون سؤال نماید، آیا از این سبب بود که در اسرائیل خدایی نبود که از او مشورت گیری؟ بنابراین از بستری که به آن خوابیده‌ای، بلند نخواهی شد. به یقین خواهی مرد.»


پس خداوند چنین می‌گوید: ”از بستری که بر آن خوابیده‌ای، بلند نخواهی شد. بلکه به یقین خواهی مرد.“»


و اِلیاقیم، مباشر خانه و شِبنای کاتب و کاهنان ارشد را پوشیده به پلاس نزد اِشعیا پسر آموص نبی فرستاده،


پس اِشعیا پسر آموص نزد حِزِقیا فرستاده، گفت: «یهوه، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید: آنچه را که درباره سِنِخاریب، پادشاه آشور، نزد من دعا نمودی قبول کردم.


آنگاه حِزِقیا روی خود را به سوی دیوار برگردانید و نزد خداوند دعا نموده، گفت:


و خداوند به موسی گفت: «اينک روزهای مردن تو نزديک است. یوشَع را طلب نما و در خيمه اجتماع حاضر شويد تا او را به وظیفه بگمارم.» پس موسی و یوشَع رفته، در خيمه اجتماع حاضر شدند.


و خداوند به موسی گفت: «اينک با پدران خود می‌خوابی و اين قوم برخاسته، در ‌پی خدايان بيگانه سرزمينی که ايشان به آنجا در ميان آنها می‌روند، زنا خواهند کرد و مرا ترک کرده، عهدی را که با ايشان بستم، خواهند شکست.


و به راستی هم بیمار و در آستانه مرگ بود، لیکن خدا بر او ترحّم فرمود و نه بر او فقط، بلکه بر من نیز تا مرا غمی بر غم نباشد.


زیرا در کار مسیح در آستانه مرگ شد و جان خود را به خطر انداخت تا کاستی خدمت شما را برای من جبران نماید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ