۱سموئیل 9:2 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

² و او را پسری شائول نام، جوانی خوش اندام بود که در ميان قوم اسرائیل کسی از او خوش اندامتر نبود که از کتفش تا به بالا از تمامی قوم بلندتر بود.

هزارۀ نو

² او را پسری جوان و خوش‌اندام بود، شائول نام، که در میان بنی‌اسرائیل مردی خوش‌اندام‌تر از او نبود و از تمامی مردان دیگر نیز سر و گردنی بلندتر بود.

Persian Old Version

² واو را پسری شاول نام، جوانی خوش اندام بود که در میان بنیاسرائیل کسی از او خوش اندام تر نبودکه از کتفش تا به بالا از تمامی قوم بلندتر بود.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

² قیس پسری داشت به نام شائول که خوش‌اندام‌ترین مرد اسرائیل بود. وقتی او در میان مردم می‌ایستاد، یک سر و گردن از همه بلندتر بود.

مژده برای عصر جدید

² قیس پسر جوان و خوش چهره‌ای داشت به نام شائول که در بین تمام اسرائیل جوان خوش‌اندامی مانند او پیدا نمی‌شد. او یک سر و گردن از دیگران بلندتر بود.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

² قِیس پسر جوان و خوش‌چهره‌ای داشت به نام شائول. در بین تمام اسرائیلیان، جوان خوش‌اندامی مانند او پیدا نمی‌شد. او یک سر و گردن از دیگران بلندتر بود.

۱سموئیل 9:2 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 6:2

پسران خدا دختران آدمیان را دیدند که نیکومنظرند، و از هر کدام که خواستند، زنان برای خویشتن می‌گرفتند.

۱تواریخ 8:33

نير پدر قِيس بود و قِيس پدر شاؤل. شائول پدر يوناتان و مَلکيشوعَ و اَبيناداب و ایشبَعَل بود.

اِرمیا 9:23

خداوند چنین می‌گوید: «حکیم، از حکمت خود فخر ننماید و نیرومند، از تنومندی خویش شادمان نشود و دولتمند به دولت خود نبالد.

اعداد 13:33

و در آنجا نِفیلیان پسران عَناق را ديديم که فرزندان نِفیلیان هستند، و ما در نظر خود مثل ملخ بوديم و در نظر ایشان نیز همچنين.»

۱سموئیل 10:21

و قبیله بنیامین را با طایفه‌های ايشان نزديک آورد، و طایفه مَطری گرفته شد. و پس از آن شائول پسر قِيس گرفته شد، لیکن چون او را طلبيدند، نيافتند.

۱سموئیل 16:7

اما خداوند به سَموئيل گفت: «به چهره‌اش و بلندی قامتش نگاه نکن، زيرا او را رد کرده‌ام، چونکه خداوند مثل انسان نمی‌نگرد، زيرا که انسان به ظاهر می‌نگرد و خداوند به دل می‌نگرد.»

۱سموئیل 17:4

و از اردوی فلسطينيان مرد مبارزی به اسم جُليات که از شهر جَت بود، بيرون آمد و قدش شش ذراع و يک وجب بود.

۱سموئیل 9:3

و الاغهای قِيس پدر شائول گم شد. پس قِيس به پسر خود شائول گفت: «الان يکی از جوانان خود را با خود گرفته، برخيز و رفته، الاغها را جستجو نما.»