Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۱سموئیل 17:55 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

55 و چون شائول داوود را ديد که به مقابله فلسطينی بيرون می‌رود، به ‌سردار لشکرش اَبنير گفت: «ای ابنير، اين جوان پسر کيست؟» اَبنير گفت: «ای پادشاه، به‌ جان تو قسم، که نمی‌دانم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

55 چون شائول دید که داوود به رویاروییِ آن فلسطینی می‌رود، از اَبنیر، فرماندۀ لشکر پرسید: «ای اَبنیر، این نوجوان پسر کیست؟» اَبنیر پاسخ داد: «ای پادشاه، به جانت سوگند، نمی‌دانم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

55 و چون شاول داود را دید که به مقابله فلسطینی بیرون میرود، بهسردار لشکرش ابنیرگفت: «ای ابنیر، این جوان پسر کیست؟» ابنیر گفت: «ای پادشاه بهجان تو قسم که نمی دانم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

55 وقتی داوود به جنگ جُلیات می‌رفت، شائول از ابنیر، فرماندهٔ سپاه خود پرسید: «این جوان کیست؟» ابنیر پاسخ داد: «به جان تو قسم نمی‌دانم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

55 وقتی‌که داوود برای جنگ با فلسطینی می‌رفت، شائول از فرمانده سپاه خود، ابنیر پرسید: «این جوان پسر کیست؟» ابنیر جواب داد: «پادشاها به جان تو قسم که من نمی‌دانم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

55 وقتی‌که داوود برای جنگ با آن فلسطینی می‌رفت، شائول از فرماندهٔ سپاه خود، اَبنیر پرسید: «این جوان پسر کیست؟» اَبنیر جواب داد: «پادشاها به جان تو قسم که من نمی‌دانم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۱سموئیل 17:55
9 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

به اینطور آزموده می‌شوید: به حیات فرعون از اینجا بیرون نخواهید رفت، جز اینکه برادر کوچکتر شما به اینجا بیاید.


و حَنّا گفت: «عرض می‌کنم، ‌ای آقايم! جانت زنده باد، ‌ای آقايم! من آن زن هستم که در اينجا نزد تو ايستاده، از خداوند درخواست نمودم.


و اسم زن شائول اَخينوعام، دختر اَخيمَعَص، بود و اسم سردار لشکرش اَبنير پسر نير، عموی شائول بود.


پس یِسا فرستاده، او را آورد، و او سُرخ‌رو و نيکوچشم و خوش‌منظر بود. و خداوند گفت: «برخاسته، او را مسح کن، زيرا که همين است.»


و داوود سر فلسطينی را گرفته، به اورشليم آورد، اما اسلحه او را در خيمه خود گذاشت.


پادشاه گفت: «بپرس که اين جوان پسر کيست.»


و شائول او را گفت: «ای جوان، تو پسر کيستی؟» داوود گفت: «پسر بنده‌ات، يِسای بيت‌لِحِمی هستم.»


و داوود برخاسته، به‌ جايی که شائول در آن اردو زده بود، آمد و مکانی را که شائول و اَبنير، پسر نير، سردار لشکرش خوابيده بودند، ملاحظه کرد. شائول در درون سنگر می خوابيد و قوم در اطراف او اردو زده بودند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ