۱سموئیل 14:50 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁵⁰ و اسم زن شائول اَخينوعام، دختر اَخيمَعَص، بود و اسم سردار لشکرش اَبنير پسر نير، عموی شائول بود.

هزارۀ نو

⁵⁰ نام همسر شائول اَخینوعَم بود، دختر اَخیمَعَص. فرماندۀ لشکر شائول اَبنیر نام داشت، پسر نیر عموی شائول.

Persian Old Version

⁵⁰ واسم زن شاول اخینوعام، دختر اخیمعاص، بود واسم سردار لشکرش ابنیر بن نیر، عموی شاول بود.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁵⁰ زن شائول اَخینوعَم، دختر اَخیمَعَص بود. فرماندهٔ سپاه او اَبنیر پسر نیر عموی شائول بود. قیس و نیر پسران ابی‌ئیل بودند.

مژده برای عصر جدید

⁵⁰ زن شائول، اخینوعام دختر اخیمعاص بود و فرماندهٔ ارتش او، ابنیر پسر نیر عموی شائول بود.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁵⁰ زن شائول، اَخینوعَم دختر اَخیمَعَص بود و فرماندۀ ارتش او، اَبنیر پسر نیر، عموی شائول بود.

۱سموئیل 14:50 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲سموئیل 2:8

اما اَبنير پسر نیر سردار لشکر شائول، ایشبوشِت، پسر شائول را گرفته، او را به مَحَنایِم برد.

۲سموئیل 3:27

و چون ابنير به حِبرون برگشت، يوآب او را در ميان دروازه به کنار کشيد تا با او به تنهایی سخن گويد. در آنجا به خاطر خون برادرش عَسائيل ضربتی به شکم او زد که مرد.

۲سموئیل 3:38

و پادشاه به مردان خود گفت: «آيا نمی‌دانيد که سرور و مرد بزرگی امروز در اسرائيل افتاد؟

۲سموئیل 3:6

در طول زمانی که جنگ در ميان خاندان شائول و خاندان داوود می‌بود، اَبنير، خود را در خاندان شائول قوی می‌نمود.

۱تواریخ 26:28

و هر آنچه سموئيل رايی و شائول پسر قَيس و اَبنيرين نير و يوآب پسر صِرویه وقف کرده بودند و هر چه هر کس وقف کرده بود زير دست شَلُوميت و برادرانش بود.

۱تواریخ 27:21

رئيس نصف قبیله مَنَسی در جِلعاد، يِدّو پسر زِکَريا بود. رئيس بِنيامين، يَعَسيئيل پسر اَبنير بود.

۱سموئیل 10:14

و عموی شائول به او و به خادمش گفت: «کجا رفته بوديد؟» شائول در جواب گفت: «برای جستن الاغها. و چون ديديم که نيستند، نزد سَموئيل رفتيم.»

۱سموئیل 17:55

و چون شائول داوود را ديد که به مقابله فلسطينی بيرون می‌رود، به ‌سردار لشکرش اَبنير گفت: «ای ابنير، اين جوان پسر کيست؟» اَبنير گفت: «ای پادشاه، به‌ جان تو قسم، که نمی‌دانم.»

۱سموئیل 26:5

و داوود برخاسته، به‌ جايی که شائول در آن اردو زده بود، آمد و مکانی را که شائول و اَبنير، پسر نير، سردار لشکرش خوابيده بودند، ملاحظه کرد. شائول در درون سنگر می خوابيد و قوم در اطراف او اردو زده بودند.