Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۱پادشاهان 2:5 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 و دیگر تو آنچه را که یوآب پسر صِرویه به من کرد می‌دانی، یعنی آنچه را با دو سردار لشکر اسرائیل اَبنیر پسر نیر و عَماسا پسر یِتِر کرد و ایشان را کشت و خون جنگ را در زمان صلح ریخته، خون جنگ را بر کمربندی که به کمر خود داشت و بر نعلینی که به پایهایش بود، بیالود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 «افزون بر این، تو آنچه را که یوآب پسر صِرویَه با من کرد نیک می‌دانی، و آنچه را که با دو سردار سپاه اسرائیل کرد، با اَبنیر پسر نیر و عَماسا پسر یِتِر. او ایشان را بکشت و خون جنگ را در زمان صلح ریخت و کمربندی را که بر میان بسته بود و کفشهایی را که به پا داشت، به خون جنگ بیالود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 و دیگر تو آنچه را که یوآب بن صرویه به من کرد میدانی، یعنی آنچه را با دو سردار لشکراسرائیل ابنیر بن نیر و عماسا ابن یتر کرد و ایشان را کشت و خون جنگ را در حین صلح ریخته، خون جنگ را بر کمربندی که به کمر خود داشت و بر نعلینی که به پایهایش بود، پاشید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 «در ضمن تو می‌دانی که یوآب چه بر سر من آورد و چطور دو سردار مرا یعنی ابنیر پسر نیر و عماسا پسر یِتِر را کشت. یوآب وانمود کرد که آنها را در جنگ کشته ولی حقیقت این است که در زمان صلح ایشان را کشت و کمربندی را که به کمر بسته بود و کفشهایی را که به پا داشت، به خون آلوده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 «همچنین به یاد آور که یوآب پسر صرویه با کشتن دو فرمانده نظامی ‌اسرائیل، ابنیر پسر نیر و عماسا پسر یَتَر با من چه کرد؟ به یاد آور او چگونه آنها را در زمان صلح به انتقام قتل در زمان جنگ کشت، او مردان بی‌گناهی را کشت و حالا من مسئول عمل او هستم و در نتیجه رنج می‌کشم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 «همچنین به‌یاد آور که یوآب پسر صِرویَه با کشتن دو فرماندۀ نظامی ‌اسرائیل، اَبنیر پسر نیر و عَماسا پسر یِتِر، با من چه کرد؟ به‌یاد آور او چگونه آن‌ها را در زمان صلح به انتقام قتل در زمان جنگ کُشت و کمربندی را که بر کمر بسته بود و کفش‌هایی را که به پا داشت، با آن‌ها آلوده ساخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۱پادشاهان 2:5
18 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و اَبشالوم، عَماسا را به ‌جای يوآب به‌ سرداری لشکر برپا کرد، و عَماسا پسر شخصی به اسم يِترای اسرائيلی بود که با اَبيجايل دختر ناحاش که خواهر صِرويه مادر يوآب بود، ازدواج بود.


آن شخص به يوآب گفت: «اگر هزار مثقال نقره به ‌دست من می‌رسيد، دست خود را بر پسر پادشاه دراز نمی کردم. زيرا که پادشاه در گوش ما تو را و اَبيشای و اِتّای را امر فرموده، گفت: ”به‌خاطر من، مراقب جان اَبشالوم جوان باشید.“


آنگاه يوآب گفت: «بیش از این با تو وقت را تلف نخواهم کرد.» پس سه تير به ‌دست خود گرفته، آنها را به دل اَبشالوم زد حينی که او هنوز در ميان بلوط زنده بود.


پادشاه، يوآب و اَبيشای و اِتّای را امر فرموده، گفت: «به‌ خاطر من بر اَبشالوم جوان به نرمی رفتار نماييد.» و چون پادشاه تمامی سرداران را درباره اَبشالوم فرمان داد، تمامی قوم شنيدند.


و يوآب پسر صِرويه و خادمان داوود بيرون آمده، نزد برکه جِبعون با آنان رویاروی شدند، و اينان به اين طرف برکه و آنان بر آن طرف برکه نشستند.


و سه پسر صِرويه، يوآب و اَبيشای و عَسائيل، در آنجا بودند، و عَسائيل مثل غزال وحشی سبک پا بود.


و عَماسا به شمشيری که در دست يوآب بود، اعتنا ننمود. پس یوآب آن را به شکم عَماسا فرو برد که احشايش به زمين ريخت و او بدون وارد کردن ضربه دوّم مرد.


و چون ابنير به حِبرون برگشت، يوآب او را در ميان دروازه به کنار کشيد تا با او به تنهایی سخن گويد. در آنجا به خاطر خون برادرش عَسائيل ضربتی به شکم او زد که مرد.


و من امروز با آنکه به پادشاهی مسح شده‌ام، ضعيف هستم و اين مردان، يعنی پسران صِرويه از من تواناترند. خداوند به جا آورنده شرارت را مطابق شرارتش جزا دهد!»


و با یوآب پسر صِرویه و اَبیاتار کاهن مشورت کرد و ایشان اَدونیا را یاری نمودند.


و خداوند خونش را بر سر خودش خواهد گذاشت، به خاطر اینکه بر دو مرد که از او عادلتر و نیکوتر بودند، هجوم آورد و ایشان را با شمشیر کشت و پدرم، داوود اطلاع نداشت؛ یعنی اَبنیر پسر نیر، سردار لشکر اسرائیل و عَماسا پسر یِتِر، سردار لشکر یهودا.


در دامنهای تو نیز خون جان فقیران بی‌گناه یافته شد. آنها را در نقب زدن نیافتی. با این همه،


آیا چون مرتکب اعمال زشت شدند، خجل گردیدند؟ نه! هیچ خجل نشدند، در آنان اثری از نجابت نیست. در میان افتادگان خواهند افتاد و حینی که من به ایشان مکافات رسانم، خواهند لغزید.» خداوند می گوید.


و این یحیا لباس از پشم شتر می‌داشت، و کمربند چرمی بر کمر و خوراک او از ملخ و عسل صحرایی می‌بود.


”ملعون باد کسی ‌که همسايه خود را در پنهانی بزند.“ و تمامی قوم بگويند: ”آمين!“


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ