Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۱تواریخ 10:4 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 و شائول به سلاحدار خود گفت: «شمشير را بکش و به من فرو کن، مبادا اين ختنه‌ناشدگان بيايند و مرا مفتضح کنند.» اما سلاحدارش نخواست، زيرا که بسيار می ترسيد؛ پس شائول شمشير را گرفته بر آن افتاد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 آنگاه شائول به سلاحدار خود گفت: «شمشیرت را برگیر و بر من فرود آر، مبادا این نامختونان آمده، استهزایم کنند.» اما سلاحدار او نخواست چنین کند، زیرا بسیار می‌ترسید. پس شائول شمشیر خود را گرفته، خویشتن را بر آن افکند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 و شاؤل به سلاحدار خود گفت: «شمشير را بکش و به من فرو بر، مبادا اين نامختونان بيايند و مرا افتضاح کنند.» اما سلاحدارش نخواست زيرا که بسيار مي ترسيد؛ پس شاؤل شمشير را گرفته بر آن افتاد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 شائول به محافظ خود گفت: «پیش از اینکه به دست این کافرها بیفتم و رسوا شوم، تو با شمشیر خودت مرا بکش!» ولی آن مرد ترسید این کار را بکند. پس شائول شمشیر خودش را گرفته، خود را بر آن انداخت و مرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 شائول به جوانی که اسلحه او را حمل می‌کرد گفت: «شمشیر خود را درآور و مرا بکُش تا این فلسطینی‌های کافر مرا تحقیر نکنند.» امّا مرد جوان بسیار ترسیده بود و چنین نکرد. پس شائول شمشیر کشید و خود را به روی آن انداخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 شائول به سلاحدارش گفت: «شمشیر خود را درآور و مرا بکُش تا این فلسطینی‌های کافر مرا مسخره نکنند.» امّا سلاحدارش که بسیار ترسیده بود، چنین نکرد. پس شائول شمشیرش را کشید و خود را به روی آن انداخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۱تواریخ 10:4
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

در جَت اطلاع ندهيد و در کوچه های اَشقِلون خبر مرسانيد، مبادا دختران فلسطينيان شادی کنند. مبادا دختران ختنه‌ناشدگان وجد نمايند.


و جوانی که او را آگاه ساخته بود، گفت: «بر حسب اتفاق مرا در کوه جِلبواَع گذر افتاد و اينک شائول بر نيزه خود تکيه می‌نمود، و ارابه‌ها و سواران او را به سختی تعقیب می‌کردند.


اما چون اَخيتوفِل ديد که مشورت او به جا آورده نشد، الاغ خود را بياراست و برخاسته، به شهر خود به خانه‌اش رفت و برای خانه خود تدارک ديده، خويشتن را خفه کرد و مرد و او را در قبر پدرش دفن کردند.


و چون زِمری دید که شهر گرفته شد، به قلعه خانه پادشاه داخل شده، خانه پادشاه را بر سر خویش به آتش سوزانید و مرد.


و جنگ بر شائول سخت شد و تيراندازان او را يافتند و از تيراندازان مجروح شد.


و سلاحدارش چون شائول را مرده ديد، او نيز بر شمشير افتاده، بمُرد.


پس او از مزد ظلم خود، زمینی خریده، به روی در افتاده، از میان پاره شد و تمامی امعایش ریخته گشت.


امّا زندانبان بیدار شده، چون درهای زندان را گشوده دید، شمشیر خود را کشیده، خواست خود را بکشد، زیرا گمان برد که زندانیان فرار کرده‌اند.


پس بسيار تشنه شده، نزد خداوند دعا کرده، گفت که «به ‌دست خادمت اين نجات عظيم را دادی و آيا الان از تشنگی بميرم و به ‌دست ختنه‌ناشدگان بيفتم؟»


پس فلسطينيان او را گرفته، چشمانش را کندند و او را به غَزه آورده، به زنجيرهای برنجين بستند و در زندان آسیاب می‌کرد.


پس جوانی را که سلاحدارش بود بی‌درنگ صدا زده، او را گفت: «شمشير خود را کشيده، مرا بکش، مبادا درباره من بگويند، ”زنی او را کشت.“» پس غلامش شمشير را به او فرو برد که مرد.


يوناتان به جوان سلاحدار خود گفت: «بيا نزد قراول اين ختنه‌ناشدگان بگذريم، شايد خداوند برای ما عمل کند. زيرا که خداوند را از رهانيدن با زیاد يا با اندک مانعی نيست.»


و داوود کسانی را که نزد او ايستاده بودند، خطاب کرده، گفت: «به شخصی که اين فلسطينی را بکشد و اين ننگ را از اسرائيل بردارد، چه خواهد شد؟ زيرا که اين فلسطينی ختنه‌ناشده کيست که لشکرهای خدای زنده را به چالش کشد؟»


خادمت هم شير و هم خرس را کشت. اين فلسطينی ختنه‌ناشده مثل يکی از آنها خواهد بود، چونکه لشکرهای خدای زنده را به چالش کشیده است.»


و شائول به سلاحدار خود گفت: «شمشير خود را کشيده، آن را به من فرو بر، مبادا اين ختنه‌ناشدگان آمده، شمشیرشان را بر من فرو کنند و مسخره‌ام نمايند.» اما سلاحدارش نخواست، زيرا که بسيار در ترس بود. پس شائول شمشير خود را گرفته، خود را بر آن افکند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ