Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 63:1 - Persian Old Version

1 ای خدا، تو خدای من هستی. در سحرتو را خواهم طلبید. جان من تشنه تواست و جسدم مشتاق تو در زمین خشک تشنه بیآب.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 خدایا، تو خدای من هستی، با تمام وجود، تو را می‌جویم؛ جان من تشنۀ توست، و پیکرم مشتاق تو، در زمین خشک و بی‌طراوت و بی‌آب!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 ای خدا، تو خدای من هستی؛ سحرگاهان تو را می‌جویم. جان من مشتاق توست؛ تمام وجودم همچون زمینی خشک و بی‌آب، تشنهٔ توست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 خدایا تو خدای من هستی. من مشتاق تو هستم. مانند یک زمین خشک و سوزان و بی‌آب، با تمام وجود خود تشنهٔ توام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 خدایا تو خدای من هستی. با تمام وجود مشتاق تو هستم. مانند یک زمین خشک و سوزان و بی‌آب، جان من تشنۀ تو است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 ای خدا، تو خدای من هستی. با تمامی وجود تو را می‌طلبم. جان من تشنه تو است و بدنم مشتاق تو در زمین خشک تشنه بی‌آب.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 63:1
37 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بدانید که من درکناره های بیابان درنگ خواهم نمود تا پیغامی ازشما رسیده، مرا مخبر سازد.»


يهُوَه خداي ما است. داوريهاي او در تمامي جهان است.


اگر تو به جد و جهد خدا را طلب میکردی و نزد قادر مطلق تضرع مینمودی،


تو خدای من هستی تو، پس تو را حمدمی گویم. خدای من، تو را متعال خواهم خواند.


جان من برای نجات تو کاهیده میشود. لیکن به کلام تو امیدوار هستم.


مرا تعلیم ده تا اراده تو را بجاآورم زیرا خدای من تو هستی. روح مهربان تو مرادر زمین هموار هدایت بنماید.


دستهای خود را بسوی تو دراز میکنم. جان من مثل زمین خشک، تشنه تو است، سلاه.


و اما من بر تو ای خداوند توکل میدارم و گفتهام خدای من توهستی.


ای جان من چرا منحنی شده و چرا در من پریشان گشتهای؟ بر خدا امید دار زیرا که او را باز حمد خواهم گفت، که نجات روی من و خدای من است.


ای خداوند صبحگاهان آواز مراخواهی شنید؛ بامدادان (دعای خود را) نزد توآراسته میکنم و انتظار میکشم.


هنگامی که ایشان را کشت اورا طلبیدند و بازگشت کرده، درباره خدا تفحص نمودند،


جان من مشتاق بلکه کاهیده شده است برای صحنهای خداوند. دلم وجسدم برای خدای حی صیحه میزند.


درباره خداوند میگویم که او ملجاو قلعه من است و خدای من که بر او توکل دارم.


خداوند قوت و تسبیح من است.و او نجات من گردیده است.این خدای من است، پس او را تمجید میکنم.خدای پدر من است، پس او را متعال میخوانم.


ودر آنجا قوم تشنه آب بودند، و قوم بر موسی شکایت کرده، گفتند: «چرا ما را از مصر بیرون آوردی، تا ما و فرزندان و مواشی ما را به تشنگی بکشی؟»


من دوست میدارم آنانی را که مرا دوست میدارند. وهرکه مرا به جد و جهد بطلبد مرا خواهد یافت.


ای دختران اورشلیم، شما را قسم میدهم که اگر محبوب مرا بیابید وی را گویید که من مریض عشق هستم.


و مردی مثل پناه گاهی از باد و پوششی از طوفان خواهد بود. و مانندجویهای آب در جای خشک و سایه صخره عظیم در زمین تعب آورنده خواهد بود.


و سراب به برکه و مکان های خشک به چشمه های آب مبدل خواهد گردید. در مسکنی که شغالها میخوابندعلف و بوریا و نی خواهد بود.


بر تلهای خشک نهرها و در میان وادیهاچشمهها جاری خواهم نمود. و بیابان را به برکه آب و زمین خشک را به چشمه های آب مبدل خواهم ساخت.


خداوند میگوید: «در آن زمان من خدای تمامی قبایل اسرائیل خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود.


اما خداوند میگوید: «اینست عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسرائیل خواهم بست. شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود.


من روانه شده، به مکان خود خواهم برگشت تا ایشان به عصیان خوداعتراف نموده، روی مرا بطلبند. در تنگی خودصبح زود مرا خواهند طلبید.


و حصه سوم را از میان آتش خواهم گذرانید و ایشان را مثل قال گذاشتن نقره قال خواهم گذاشت و مثل مصفی ساختن طلا ایشان را مصفی خواهم نمود و اسم مراخواهند خواند و من ایشان را اجابت نموده، خواهم گفت که ایشان قوم من هستند و ایشان خواهند گفت که یهوه خدای ما میباشد.»


و وقتی که روح پلید از آدمی بیرون آید، درطلب راحت بهجایهای بیآب گردش میکند ونمی یابد.


لیکن اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد.


عیسی بدو گفت: «مرا لمس مکن زیرا که هنوزنزد پدر خود بالا نرفتهام. و لیکن نزد برادران من رفته، به ایشان بگو که نزد پدر خود و پدر شما وخدای خود و خدای شما میروم.»


و در روز آخر که روز بزرگ عید بود، عیسی ایستاده، ندا کرد و گفت: «هرکه تشنه باشدنزد من آید و بنوشد.


و جاد نبی به داود گفت که «در این ملاذدیگر توقف منما بلکه روانه شده، به زمین یهودا برو.» پس داود رفت و به جنگل حارث درآمد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ