Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 18:6 - Persian Old Version

6 در تنگی خود خداوند را خواندم و نزد خدای خویش استغاثه نمودم. او آواز مرا از هیکل خودشنید و استغاثه من به حضورش به گوش وی رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

6 در تنگی خویش، خداوند را خواندم، و نزد خدایم فریاد کمک بلند کردم. او از معبد خود صدایم را شنید، و فریاد کمکم به درگاه وی، به گوشش رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

6 اما من در این پریشانی به سوی خداوند فریاد برآوردم و از خدایم کمک خواستم. فریاد من به گوش او رسید و او از خانهٔ مقدّسش نالهٔ مرا شنید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

6 در مشکلاتم به حضور خداوند زاری نمودم. از خدای خود کمک خواستم. او از معبد بزرگ خود نالهٔ مرا شنید و فریاد من به گوشش رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

6 در مشکلاتم به حضور خداوند فریاد برآوردم؛ از خدای خود کمک خواستم. او از معبدِ خود صدای مرا شنید و فریاد من به گوشش رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

6 در تنگی خود خداوند را خواندم و نزد خدای خویش فریاد نمودم. او صدای مرا از معبد خود شنید و فریاد من به حضورش، به گوش وی رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 18:6
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

در تنگی خود خداوند را خواندم. و نزد خدای خویش دعا نمودم. و او آواز مرا از هیکل خودشنید. و استغاثه من به گوش وی رسید.


پس لاویان کهنه برخاسته، قوم را برکت دادند و آواز ایشان مستجاب گردید و دعای ایشان به مسکن قدس اوبه آسمان رسید.


خداوند در هیکل قدس خود است و کرسی خداوند در آسمان. چشمان او مینگرد، پلکهای وی بنی آدم را میآزماید.


نزد خداوند در تنگی خود فریادکردم و مرا اجابت فرمود.


چشمان خداوند بسوی صالحان است و گوشهای وی بسوی فریاد ایشان.


و اما من از کثرت رحمت تو به خانه ات داخل خواهم شد، و از ترس تو بسوی هیکل قدس تو عبادت خواهم نمود.


پس در روز تنگی مرا بخوان تا تو راخلاصی دهم و مرا تمجید بنمایی.»


ترس و لرز به من درآمده است. وحشتی هولناک مرا درگرفته است.


و واقع شد بعد از ایام بسیار که پادشاه مصربمرد، و بنیاسرائیل بهسبب بندگی آه کشیده، استغاثه کردند، و ناله ایشان بهسبب بندگی نزد خدا برآمد.


اما خداوند در هیکل قدس خویش است پس تمامی جهان به حضور وی خاموش باشد.


پس گفت: «یا ابا پدر، همهچیز نزد تو ممکن است. این پیاله را از من بگذران، لیکن نه به خواهش من بلکه به اراده تو.»


پس پطرس را در زندان نگاه میداشتند.


و قدس خدا در آسمان مفتوح گشت وتابوت عهدنامه او در قدس او ظاهر شد و برقها وصداها و رعدها و زلزله و تگرگ عظیمی حادث شد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ