Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 107:12 - Persian Old Version

12 و او دل ایشان را به مشقت ذلیل ساخت. بلغزیدند و مدد کنندهای نبود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

12 پس دلهای ایشان را زیر بار مشقت خم ساخت؛ و لغزیدند و یاری‌رسانی نبود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

12 پشت آنها در زیر بار مشقت خم شد و سرانجام افتادند و کسی نبود که ایشان را یاری کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

12 زیر بار کار و زحمت، پشت آنها خم شده، از پای افتاده بودند و کسی به کمكشان نرسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

12 زیر بار کار و زحمت، پشت آن‌ها خم شده، از پای افتاده بودند و کسی نبود که به آن‌ها کمک کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

12 و او دل ایشان را به مشقت ذلیل ساخت. بلغزیدند و کمک کننده‌ای نبود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 107:12
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

زیرا خداوند دید که مصیبت اسرائیل بسیار تلخ بود چونکه نه محبوس و نه آزادی باقی ماند. و معاونی به جهت اسرائیل وجود نداشت.


و چون اوهنوز به ایشان سخن میگفت، اینک قاصد نزد وی رسید و او گفت: «اینک این بلا از جانب خداونداست، چرا دیگر برای خداوند انتظار بکشم.»


و آن، محصول فراوان خود را برای پادشاهانی که بهسبب گناهان ما، بر ما مسلط ساختهای میآورد و ایشان بر جسدهای ما و چهارپایان ما برحسب اراده خود حکمرانی میکنند و ما در شدت تنگی گرفتار هستیم.


خدا خشم خود را بازنمی دارد و مددکاران رحب زیر او خم میشوند.


به طرف راست بنگر و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. ملجا برای من نابود شد. کسی نیست که در فکرجان من باشد.


از من دور مباش زیرا تنگی نزدیک است. و کسی نیست که مدد کند.


و واقع شد بعد از ایام بسیار که پادشاه مصربمرد، و بنیاسرائیل بهسبب بندگی آه کشیده، استغاثه کردند، و ناله ایشان بهسبب بندگی نزد خدا برآمد.


و آن را بهدست آنانی که برتو ستم مینمایند میگذارم که بهجان تومی گویند: خم شو تا از تو بگذریم و تو پشت خودرا مثل زمین و مثل کوچه به جهت راه گذریان گذاشتهای.


اما الان خداوند میگوید: در اینجامرا چهکار است که قوم من مجان گرفتار شدهاند. و خداوند میگوید: آنانی که بر ایشان تسلط دارندصیحه میزنند و نام من دائم هر روز اهانت میشود.


و نگریستم و اعانت کنندهای نبود و تعجب نمودم زیرا دستگیری نبود. لهذا بازوی من مرانجات داد و حدت خشم من مرا دستگیری نمود.


پس فلسطینیان او را گرفته، چشمانش را کندند و او را به غزه آورده، به زنجیرهای برنجین بستند و در زندان دستاس میکرد.


و شمشون گفت: «همراه فلسطینیان بمیرم و با زور خم شده، خانه بر سروران و برتمامی خلقی که در آن بودند، افتاد. پس مردگانی که در موت خود کشت از مردگانی که درزندگیاش کشته بود، زیادتر بودند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ