Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




ایّوب 42:11 - Persian Old Version

11 و جمیع برادرانش و همه خواهرانش و تمامی آشنایان قدیمش نزد وی آمده، در خانهاش با وی نان خوردند و او را درباره تمامی مصیبتی که خداوند به او رسانیده بودتعزیت گفته، تسلی دادند و هرکس یک قسیطه وهرکس یک حلقه طلا به او داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

11 و تمامی برادران و خواهران و همۀ آشنایان قدیمش نزد او آمده، در خانه‌اش با او نان خوردند. ایشان به سبب تمامی مصیبتی که خداوند بر وی نازل کرده بود با او همدردی کرده، تسلی‌اش دادند، و هر یک سکه‌ای نقره و یک حلقۀ طلا به او بخشیدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 آنگاه تمام برادران و خواهران و دوستان سابقش پیش او آمده، در خانه‌اش با او جشن گرفتند و او را که خداوند به مصیبتها مبتلا کرده بود تسلی دادند و هر کدام از آنها پول و انگشتر طلا برایش هدیه آوردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

11 سپس همهٔ برادران، خواهران و آشنایانش به‌خاطر مصیبتی که بر سر او آمده بود، برای تسلّی نزد او آمدند و در خانه‌اش جشن گرفتند. هر کدام آنها پول و انگشتر طلا به او هدیه دادند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 سپس همۀ برادران، خواهران و آشنایانش به‌خاطر مصیبتی که بر سر او آمده بود، برای تسلّی نزد او آمدند و در خانه‌اش جشن گرفتند. هرکدام آن‌ها پول و انگشتر طلا به او هدیه دادند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 و تمامی برادرانش و همه خواهرانش و تمامی آشنایان قدیمش نزد وی آمده، در خانه‌اش با او نان خوردند و او را درباره تمامی مصیبتی که خداوند به او رسانیده بود، تسلیت گفته، تسلی دادند و هر کس یک قسیطا و هر کس یک حلقه طلا به او داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




ایّوب 42:11
18 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و واقع شد، چون شتران از نوشیدن بازایستادند، که آن مرد حلقه طلای نیم مثقال وزن، ودو ابرنجین برای دستهایش، که ده مثقال طلا وزن آنها بود، بیرون آورد.


و خادم، آلات نقره و آلات طلا و رختها رابیرون آورده، پیشکش رفقه کرد، و برادر و مادر اورا چیزهای نفیسه داد.


وهمه پسران و همه دخترانش به تسلی اوبرخاستند. اما تسلی نپذیرفت، و گفت: «سوگوارنزد پسر خود به گور فرود میروم.» پس پدرش برای وی همی گریست.


لیکن شما را به دهان خود تقویت میدادم و تسلی لبهایم غم شما رارفع مینمود.


و چون سه دوست ایوب، این همه بدی راکه بر او واقع شده بود شنیدند، هر یکی از مکان خود، یعنی الیفاز تیمانی و بلدد شوحی و سوفرنعماتی روانه شدند و با یکدیگر همداستان گردیدند که آمده، او را تعزیت گویند و تسلی دهند.


سخنان تو لغزنده را قایم داشت، و تو زانوهای لرزنده را تقویت دادی.


همسایه فقیر نیز از او نفرت دارد، امادوستان شخص دولتمند بسیارند.


چون راههای شخص پسندیده خداوندباشد، دشمنانش را نیز با وی به مصالحه میآورد.


وبسیاری از یهود نزد مرتا و مریم آمده بودند تابجهت برادرشان، ایشان را تسلی دهند.


خوشی کنید باخوشحالان و ماتم نمایید با ماتمیان.


و اگر یک عضو دردمند گردد، سایر اعضا با آن همدرد باشند و اگر عضوی عزت یابد، باقی اعضا با او به خوشی آیند.


لهذا دستهای افتاده و زانوهای سست شده را استوار نمایید،


اسیران را بخاطر آرید مثل همزندان ایشان، ومظلومان را چون شما نیز در جسم هستید.


واستخوانهای یوسف را که بنیاسرائیل از مصرآورده بودند در شکیم، در حصه زمینی که یعقوب از بنی حمور، پدر شکیم به صد قسیطه خریده بود، دفن کردند، و آن ملک بنی یوسف شد.


اما بعضی پسران بلیعال گفتند: «این شخص چگونه ما رابرهاند؟» و او را حقیر شمرده، هدیه برایش نیاوردند. اما او هیچ نگفت.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ