Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




ایّوب 19:13 - Persian Old Version

13 «برادرانم را از نزد من دور کرده است وآشنایانم از من بالکل بیگانه شدهاند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

13 «برادرانم را از من دور کرده است، و آشنایانم به‌کلی با من بیگانه‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 برادرانم را از من دور کرده است، و آشنایانم بر ضد من برخاسته‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

13 او خانواده‌ام را از من جدا کرد و آشنایانم را با من بیگانه ساخت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 او فامیل مرا از من دور کرده و آشنایانم را با من بیگانه ساخته است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 برادرانم را از نزد من دور کرده است و آشنایانم از من به تمامی بیگانه شده‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




ایّوب 19:13
20 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

دوستانم مرا استهزا میکنند، لیکن چشمانم نزد خدا اشک میریزد.


لیکن الان او مرا خسته نموده است. تو تمامی جماعت مرا ویران ساختهای.


و جمیع برادرانش و همه خواهرانش و تمامی آشنایان قدیمش نزد وی آمده، در خانهاش با وی نان خوردند و او را درباره تمامی مصیبتی که خداوند به او رسانیده بودتعزیت گفته، تسلی دادند و هرکس یک قسیطه وهرکس یک حلقه طلا به او داد.


اما برادران من مثل نهرها مرا فریب دادند، مثل رودخانه وادیها که میگذرند.


از امید خود خجل گردیدند. به آنجا رسیدند وشرمنده گشتند.


نزد همه دشمنانم عار گردیدهام. خصوص نزد همسایگان خویش وباعث خوف آشنایان شدهام. هرکه مرا بیرون بینداز من میگریزد.


مثل مرده از خاطر فراموش شدهام و مانند ظرف تلف شده گردیدهام.


دوستان و رفیقانم از بلای من برکنار میایستند و خویشان من دور ایستادهاند.


آنانی که قصد جانم دارند دام میگسترند و بداندیشانم سخنان فتنه انگیز میگویند و تمام روزحیله را تفکر میکنند.


و آن دوست خالص من که بر اواعتماد میداشتم که نان مرا نیز میخورد، پاشنه خود را بر من بلند کرد.


عار، دل مراشکسته است و به شدت بیمار شدهام. انتظارمشفقی کشیدم، ولی نبود و برای تسلی دهندگان، اما نیافتم.


نزدبرادرانم اجنبی شدهام و نزد پسران مادر خودغریب.


زیرا غیرت خانه تو مرا خورده است وملامت های ملامت کنندگان تو بر من طاری گردیده.


یاران و دوستان را از من دور کردهای و آشنایانم را در تاریکی.


آشنایانم را از من دور کرده، و مرا مکروه ایشان گردانیدهای محبوس شده، بیرون نمی توانم آمد.


محبان خویش را خواندم اما ایشان مرافریب دادند. کاهنان و مشایخ من که خوراک میجستند تا جان خود را تازه کنند در شهر جان دادند.


شبانگاه زارزار گریه میکند و اشکهایش بررخسارهایش میباشد. از جمیع محبانش برای وی تسلی دهندهای نیست. همه دوستانش بدوخیانت ورزیده، دشمن او شدهاند.


لیکن این همه شد تا کتب انبیا تمام شود.» در آن وقت جمیع شاگردان او را واگذارده، بگریختند.


در محاجه اول من، هیچکس با من حاضر نشد بلکه همه مراترک کردند. مباد که این بر ایشان محسوب شود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ