Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




یوحنا 7:3 - Persian Old Version

3 پس برادرانش بدو گفتند: «از اینجا روانه شده، به یهودیه برو تاشاگردانت نیز آن اعمالی را که تو میکنی ببینند،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 برادران عیسی به او گفتند: «اینجا را ترک کن و به یهودیه برو تا پیروانت کارهایی را که می‌کنی ببینند،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 برادران عیسی به او گفتند: «اینجا را ترک کن و به یهودیه برو تا پیروانت معجزات تو را ببینند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 برادران عیسی به او گفتند: «اینجا را ترک كن و به یهودیه برو تا پیروان تو كارهایی را كه می‌کنی ببینند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 برادران عیسی به او گفتند: «اینجا را ترک کن و به یهودیه برو تا پیروان تو کارهایی را که می‌کنی، ببینند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

3 پَ کاکائُن عیسی بهش شُگُفت: «اَ ایجا در بُدو و وا یهودیه بِرَه تا شاگردُنِت هم، کارویی که اَکُنیُ بیگینِن،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




یوحنا 7:3
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اکنون بیایید او را بکشیم، و به یکی از این چاهها بیندازیم، و گوییم جانوری درنده او را خورد. و ببینیم خوابهایش چه میشود.»


زیرا که هم برادرانت وهم خاندان پدرت به تو خیانت نمودند و ایشان نیزدر عقب تو صدای بلند میکنند پس اگرچه سخنان نیکو به تو بگویند ایشان را باور مکن.


او با آن جماعت هنوز سخن میگفت که ناگاه مادر و برادرانش در طلب گفتگوی وی بیرون ایستاده بودند.


و خویشان او چون شنیدند، بیرون آمدند تا او را بردارند زیرا گفتند بیخود شده است.


پس برادران و مادر او آمدند و بیرون ایستاده، فرستادند تا او را طلب کنند.


و مادر وبرادران او نزد وی آمده بهسبب ازدحام خلق نتوانستند او را ملاقات کنند.


پس او را خبر داده گفتند: «مادر و برادرانت بیرون ایستاده میخواهند تو را ببینند.»


و عیسی وشاگردانش را نیز به عروسی دعوت کردند.


آنگاه بسیاری از شاگردان او چون این راشنیدند گفتند: «این کلام سخت است! که میتواندآن را بشنود؟»


در همان وقت بسیاری از شاگردان اوبرگشته، دیگر با او همراهی نکردند.


لیکن چون برادرانش برای عید رفته بودند، او نیز آمد، نه آشکار بلکه در خفا.


زیرا هرکه میخواهد آشکار شود در پنهانی کارنمی کند. پس اگر این کارها را میکنی خود را به جهان بنما.»


زیرا که برادرانش نیز به او ایمان نیاورده بودند.


پس پطرس با آن یازده برخاسته، آواز خودرا بلند کرده، بدیشان گفت: «ای مردان یهود وجمیع سکنه اورشلیم، این را بدانید و سخنان مرافراگیرید.


و چون با مردمان سخن میگفتند برادربزرگش الیاب شنید و خشم الیاب بر داودافروخته شده، گفت: «برای چه اینجا آمدی و آن گله قلیل را در بیابان نزد که گذاشتی؟ من تکبر وشرارت دل تو را میدانم زیرا برای دیدن جنگ آمدهای.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ