اِرمیا 4:19 - Persian Old Version

¹⁹ احشای من احشای من، پرده های دل من ازدرد سفته شد و قلب من در اندرونم مشوش گردیده، ساکت نتوانم شد چونکه توای جان من آواز کرنا و نعره جنگ را شنیدهای.

هزارۀ نو

¹⁹ احشای من، احشای من! از درد به خود می‌پیچم! آه از پرده‌های دلم! دل من به‌شدّت می‌تپد، و خاموش نتوانم ماند. زیرا تو ای جان من نوای کَرِنا را می‌شنوی، غریو جنگ را!

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁹ دردی طاقت‌فرسا وجودم را فرا گرفته و دلم بی‌تاب شده است! دیگر نمی‌توانم ساکت و آرام بمانم، چون صدای شیپور دشمن و فریاد جنگ در گوشم طنین افکنده است.

مژده برای عصر جدید

¹⁹ درد! دردی که نمی‌توانم آن را تحمّل کنم! قلبم! قلبم بشدّت می‌تپد! نمی‌توانم ساکت بمانم، صدای شیپورها و فریادهای جنگ را می‌شنوم.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁹ درد! دردی که نمی‌توانم آن‌ را تحمّل کنم! قلبم! قلبم به‌شدّت می‌تپد! نمی‌توانم ساکت بمانم؛ صدای شیپورها و فریادهای جنگ را می‌شنوم.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁹ درون من! درون من! پرده های دل من از درد سوراخ شد و قلب من در درونم پریشان گردیده، ساکت نتوانم شد، چونکه تو، ‌ای جان من، صدای شیپور و نعره جنگ را شنیده‌ای.

اِرمیا 4:19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 49:6

ای نفس من به مشورت ایشان داخل مشو، وای جلال من به محفل ایشان متحد مباش زیرا در غضب خودمردم را کشتند. و در خودرایی خویش گاوان راپی کردند.

۲پادشاهان 4:19

و به پدرش گفت: «آه سر من! آه سر من! و او به خادم خودگفت: «وی را نزد مادرش ببر.»

۲پادشاهان 8:11

و چشم خود را خیره ساخته، بر وی نگریست تا خجل گردید. پس مرد خدا بگریست.

مزامیر 103:1

ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و هرچه در درون من است نام قدوس او را متبارک خواند.

مزامیر 116:7

ای جان من به آرامی خود برگرد، زیراخداوند به تو احسان نموده است.

مزامیر 119:136

نهرهای آب از چشمانم جاری است زیرا که شریعت تو رانگاه نمی دارند.

مزامیر 119:53

حدت خشم مرا درگرفته است، بهسبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند.

مزامیر 146:1

هللویاه! ای جان من خداوند راتسبیح بخوان!

مزامیر 16:2

خداوند را گفتم: «توخداوند من هستی. نیکویی من نیست غیر از تو.»

اِشعیا 15:5

دل من به جهت موآب فریاد برمی آورد. فراریانش تا به صوغر و عجلت شلشیا نعره میزنند زیرا که ایشان به فراز لوحیت با گریه برمی آیند. زیرا که از راه حورونایم صدای هلاکت برمی آورند.

اِشعیا 16:11

لهذااحشای من مثل بربط به جهت موآب صدا میزندو بطن من برای قیر حارس.

اِشعیا 21:3

از این جهت کمر من از شدت درد پر شده است و درد زه مثل درد زنی که میزاید مرادرگرفته است. پیچ و تاب میخورم که نمی توانم بشنوم، مدهوش میشوم که نمی توانم ببینم.

اِشعیا 21:4

دل من میطپید و هیبت مرا ترسانید. او شب لذت مرابرایم به خوف مبدل ساخته است.

اِشعیا 22:4

بنابراین گفتم نظر خود را از من بگردانیدزیرا که با تلخی گریه میکنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم الحاح مکنید.

اِرمیا 13:17

واگر این را نشنوید، جان من در خفا بهسبب تکبرشما گریه خواهد کرد و چشم من زارزار گریسته، اشکها خواهد ریخت از این جهت که گله خداوندبه اسیری برده شده است.

اِرمیا 20:9

پس گفتم که او را ذکر نخواهم نمود و بار دیگر به اسم او سخن نخواهم گفت، آنگاه در دل من مثل آتش افروخته شد و در استخوانهایم بسته گردیدو از خودداری خسته شده، باز نتوانستم ایستاد.

اِرمیا 23:9

بهسبب انبیا دل من در اندرونم شکسته وهمه استخوانهایم مسترخی شده است، مثل شخص مست و مانند مرد مغلوب شراب ازجهت خداوند و از جهت کلام مقدس اوگردیدهام.

اِرمیا 4:21

تا به کی علم را ببینم و آوازکرنا را بشنوم؟

اِرمیا 4:5

در یهودا اخبار نمایید و در اورشلیم اعلان نموده، بگویید و در زمین کرنا بنوازید و به آوازبلند ندا کرده، بگویید که جمع شوید تا به شهرهای حصاردار داخل شویم.

اِرمیا 42:14

و بگویید نی بلکه به زمین مصر خواهیم رفت زیرا که در آنجا جنگ نخواهیم دید و آواز کرنا نخواهیم شنید و برای نان گرسنه نخواهیم شد و در آنجا ساکن خواهیم شد،

اِرمیا 49:2

لهذا اینک خداوند میگوید: ایامی میآید که نعره جنگ را در ربه بنی عمون خواهم شنوانید و تل ویران خواهد گشت و دهاتش به آتش سوخته خواهد شد. و خداوند میگوید که اسرائیل متصرفان خویش را به تصرف خواهدآورد.»

اِرمیا 50:22

آواز جنگ وشکست عظیم در زمین است.

اِرمیا 6:24

آوازه این را شنیدیم و دستهای ما سست گردید. تنگی و درد مثل زنی که میزاید ما را درگرفته است.

اِرمیا 8:18

کاش که ازغم خود تسلی مییافتم. دل من در اندرونم ضعف بهم رسانیده است.

اِرمیا 8:21

بهسبب جراحت دخترقوم خود مجروح شده و ماتم گرفتهام و حیرت مرا فرو گرفته است.

اِرمیا 9:1

چشمه اشک. تا روز و شب برای کشتگان دختر قوم خود گریه میکردم.

اِرمیا 9:10

برای کوهها گریه و نوحه گری و برای مرتعهای بیابان ماتم برپا میکنم زیرا که سوخته شده است و احدی از آنها گذر نمی کند و صدای مواشی شنیده نمی شود. هم مرغان هوا و هم بهایم فرار کرده و رفتهاند.

سوگنامه 1:16

بهسبب این چیزها گریه میکنم. از چشم من، از چشم من آب میریزد زیرا تسلی دهنده وتازه کننده جانم از من دور است. پسرانم هلاک شدهاند زیرا که دشمن، غالب آمده است.

سوگنامه 1:20

ای یهوه نظر کن زیرا که در تنگی هستم. احشایم میجوشد و دلم در اندرون من منقلب شده است چونکه به شدت عصیان ورزیدهام. دربیرون شمشیر هلاک میکند و در خانهها مثل موت است.

سوگنامه 2:11

چشمان من از اشکها کاهیده شد و احشایم بجوش آمده و جگرم بهسبب خرابی دختر قوم من بر زمین ریخته شده است. چونکه اطفال وشیرخوارگان در کوچه های شهر ضعف میکنند.

دانیال 4:19

آنگاه دانیال که به بلطشصر مسمی میباشد، ساعتی متحیر ماند و فکرهایش او رامضطرب ساخت. پس پادشاه متکلم شده، گفت: «ای بلطشصر خواب و تعبیرش تو را مضطرب نسازد.» بلطشصر در جواب گفت: «ای آقای من! خواب از برای دشمنانت و تعبیرش از برای خصمانت باشد.

دانیال 7:15

«اما روح من دانیال در جسدم مدهوش شدو رویاهای سرم مرا مضطرب ساخت.

دانیال 7:28

انتهای امر تابه اینجا است. فکرهای من دانیال مرا بسیارمضطرب نمود و هیئتم در من متغیر گشت، لیکن این امر را در دل خود نگاه داشتم.»

دانیال 8:27

آنگاه من دانیال تا اندک زمانی ضعیف وبیمار شدم. پس برخاسته، بهکارهای پادشاه مشغول گردیدم، اما درباره رویا متحیر ماندم واحدی معنی آن را نفهمید.

عاموس نبی 3:6

آیا بلابر شهر وارد بیاید و خداوند آن را نفرموده باشد؟

حَبَقوق 3:16

چون شنیدم احشایم بلرزید و از آواز آن لبهایم بجنبید، و پوسیدگی به استخوانهایم داخل شده، در جای خود لرزیدم، که در روز تنگی استراحت یابم هنگامی که آن که قوم را ذلیل خواهدساخت، بر ایشان حمله آورد.

اعداد 10:9

وچون در زمین خود برای مقاتله با دشمنی که برشما تعدی مینمایند میروید، کرناها را تیزآهنگ بنوازید، پس به حضور یهوه خدای خودبیاد آورده خواهید شد، و از دشمنان خود نجات خواهید یافت.

رومیان 10:1

ای برادران خوشی دل من و دعای من نزد خدا بجهت اسرائیل برای نجات ایشان است.

۱قرنتیان 14:8

زیر اگر کرنا نیز صدای نامعلوم دهد که خود رامهیای جنگ میسازد؟

غلاطیان 4:19

ای فرزندان من که برای شما باز درد زه دارم تاصورت مسیح در شما بسته شود.

داوران 5:21

نهر قیشون ایشان را در ربود. آن نهر قدیم یعنی نهر قیشون. ای جان من قوت را پایمال نمودی.