Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِشعیا 52:14 - Persian Old Version

14 چنانکه بسیاری از تو در عجب بودند (از آن جهت که منظر او از مردمان و صورت او از بنی آدم بیشترتباه گردیده بود).

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

14 چنانکه بسیاری از او در حیرت شدند - چراکه ظاهرش چنان تباه شده بود که دیگر به انسان نمی‌مانست، و چهره‌اش چنان مخدوش که دیگر به بنی‌آدم شبیه نبود -

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

14 بسیاری از مردم با دیدن او متحیر می‌شوند، زیرا صورت او به قدری عوض شده که دیگر شکل انسان ندارد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

14 مردم از دیدن او وحشت می‌کردند، قیافهٔ او چنان کریه بود که شباهتی به آدمیان نداشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

14 مردم از دیدن او متحیّر شدند؛ قیافۀ او چنان مخدوش شده بود که شباهتی به آدمیان نداشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

14 چنانکه بسیاری از تو در شگفتی بودند، از آن جهت که منظر او از مردمان و صورت او از آدمیان بیشتر تباه گردیده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِشعیا 52:14
21 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

قوت من مثل سفال خشک شده و زبانم به کامم چسبیده. و مرا به خاک موت نهادهای.


همه استخوانهای خود را میشمارم. ایشان به من چشم دوخته، مینگرند.


بسیاری را آیتی عجیب شدهام. لیکن تو ملجای زورآور من هستی.


پشت خود را به زنندگان و رخسارخود را به موکنان دادم و روی خود را از رسوایی و آب دهان پنهان نکردم.


آنگاه آب دهان بر رویش انداخته، او را طپانچه میزدند و بعضی سیلی زده،


اما در جواب وی، یک سخن هم نگفت، بقسمی که والی بسیار متعجب شد.


و چون عیسی این سخنان را ختم کرد آن گروه از تعلیم او در حیرت افتادند،


ایشان بغایت متحیرگشته، با یکدیگر میگفتند: «پس که میتواندنجات یابد؟»


و چون در راه به سوی اورشلیم میرفتند وعیسی در جلو ایشان میخرامید، در حیرت افتادند و چون از عقب او میرفتند، ترس بر ایشان مستولی شد. آنگاه آن دوازده را باز به کنارکشیده، شروع کرد به اطلاع دادن به ایشان از آنچه بر وی وارد میشد،


در ساعت دختر برخاسته، خرامید زیرا که دوازده ساله بود. ایشان بینهایت متعجب شدند.


و تا نزد ایشان به کشتی سوار شد، باد ساکن گردید چنانکه بینهایت درخود متحیر و متعجب شدند،


و بینهایت متحیر گشته میگفتند: «همه کارها را نیکوکرده است؛ کران را شنوا و گنگان را گویامی گرداند!»


و هرکه سخن او رامی شنید، از فهم و جوابهای او متحیرمی گشت.


و چشم او را بسته طپانچه بر رویش زدند و از وی سوال کرده، گفتند: «نبوت کن که تو را زده است؟»


پس حیرت بر همه ایشان مستولی گشت و یکدیگر را مخاطب ساخته، گفتند: «این چه سخن است که این شخص با قدرت و قوت، ارواح پلید را امر میکند و بیرون میآیند!»


و حیرت همه را فرو گرفت و خدا راتمجید مینمودند و خوف بر ایشان مستولی شده، گفتند: «امروز چیزهای عجیب دیدیم.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ