اِشعیا 22:4 - Persian Old Version

⁴ بنابراین گفتم نظر خود را از من بگردانیدزیرا که با تلخی گریه میکنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم الحاح مکنید.

هزارۀ نو

⁴ از این رو گفتم: «نگاه خویش از من برگیرید، تا به تلخی بگریم! دربارۀ نابودی قوم عزیزم، مکوشید تسلّایم دهید!»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁴ پس مرا به حال خود بگذارید تا برای مصیبت قومم، به تلخی بگریم. کوشش نکنید مرا تسلی دهید،

مژده برای عصر جدید

⁴ مرا تنها بگذارید تا در مرگ تمام قوم خودم سخت گریه کنم و برای تسلّی من کوشش نکنید.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁴ بنابراین مرا تنها بگذارید تا به‌خاطر مرگ تمام قوم خودم سخت گریه کنم و برای تسلّی من کوشش نکنید.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁴ بنابراین گفتم: «نظر خود را از من بگردانید، زیرا که با تلخی گریه می‌کنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم اصرار مکنید.

اِشعیا 22:4 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

اِستر 4:1

و چون مردخای از هرآنچه شده بود اطلاع یافت، مردخای جامه خود را دریده، پلاس با خاکستر در بر کرد و به میان شهر بیرون رفته، به آواز بلند فریاد تلخ برآورد.

مزامیر 77:2

در روز تنگی خود خداوند را طلب کردم. در شب، دست من دراز شده، بازکشیده نگشت و جان من تسلی نپذیرفت.

اِشعیا 15:3

درکوچه های خود کمر خود را به پلاس میبندند وبر پشت بامها و در چهارسوهای خود هرکس ولوله مینماید و اشکها میریزد.

اِشعیا 33:7

اینک شجاعان ایشان در بیرون فریاد میکنند و رسولان سلامتی زارزار گریه مینمایند.

اِرمیا 13:17

واگر این را نشنوید، جان من در خفا بهسبب تکبرشما گریه خواهد کرد و چشم من زارزار گریسته، اشکها خواهد ریخت از این جهت که گله خداوندبه اسیری برده شده است.

اِرمیا 31:15

خداوند چنین میگوید: «آوازی در رامه شنیده شد ماتم و گریه بسیار تلخ که راحیل برای فرزندان خود گریه میکند و برای فرزندان خود تسلی نمی پذیرد زیرا که نیستند.»

اِرمیا 4:19

احشای من احشای من، پرده های دل من ازدرد سفته شد و قلب من در اندرونم مشوش گردیده، ساکت نتوانم شد چونکه توای جان من آواز کرنا و نعره جنگ را شنیدهای.

اِرمیا 6:26

ای دختر قوم من پلاس بپوش وخویشتن را در خاکستر بغلطان. ماتم پسر یگانه ونوحه گری تلخ برای خود بکن زیرا که تاراج کننده ناگهان بر ما میآید.

اِرمیا 8:18

کاش که ازغم خود تسلی مییافتم. دل من در اندرونم ضعف بهم رسانیده است.

اِرمیا 9:1

چشمه اشک. تا روز و شب برای کشتگان دختر قوم خود گریه میکردم.

اِرمیا 9:18

و ایشان تعجیل نموده، برای ما ماتم برپا کنند تا چشمان ما اشکهابریزد و مژگان ما آبها جاری سازد.

سوگنامه 2:11

چشمان من از اشکها کاهیده شد و احشایم بجوش آمده و جگرم بهسبب خرابی دختر قوم من بر زمین ریخته شده است. چونکه اطفال وشیرخوارگان در کوچه های شهر ضعف میکنند.

حزقیال 21:11

و آن برای صیقلی شدن داده شد تا آن را بهدست گیرند. و این شمشیر تیز شده و صیقلی گردیده است تا بهدست قاتل داده شود.

حزقیال 27:31

و برای تو موی خود را کنده، پلاس میپوشند و با مرارت جان ونوحه تلخ برای تو گریه میکنند.

میکاه 1:8

به این سبب ماتم گرفته، ولوله خواهم نمود و برهنه و عریان راه خواهم رفت و مثل شغالها ماتم خواهم گرفت و مانند شتر مرغها نوحه گری خواهم نمود.

مَتّی 2:18

اما چون هیرودیس وفات یافت، ناگاه فرشته خداوند در مصر به یوسف در خواب ظاهرشده، گفت:

مَتّی 26:75

آنگاه پطرس سخن عیسی را به یاد آورد که گفته بود: قبل از بانگ زدن خروس، سه مرتبه مرا انکار خواهی کرد.» پس بیرون رفته زارزار بگریست.

لوقا 1:2

چنانچه آنانی که از ابتدانظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند،

لوقا 19:41

و چون نزدیک شده، شهر را نظاره کرد برآن گریان گشته،