پیدایش 26:7 - Persian Old Version

⁷ و مردمان آن مکان درباره زنش از او جویا شدند. گفت: «او خواهر من است، » زیرا ترسید که بگوید: «زوجه من است، » مبادا اهل آنجا، او را بهخاطررفقه که نیکومنظر بود، بکشند.

هزارۀ نو

⁷ هنگامی که مردان آنجا از اسحاق دربارۀ همسرش پرسیدند، گفت: «او خواهر من است،» زیرا ترسید بگوید: «همسر من است،» چه با خود گفت «مبادا مردان اینجا مرا به سبب رِبِکا بکشند، چراکه او زیباروی است.»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁷ وقتی که مردم آنجا دربارهٔ ربکا از او سؤال کردند، گفت: «او خواهر من است!» چون ترسید اگر بگوید همسر من است، به خاطر تصاحب زنش او را بکشند، زیرا ربکا بسیار زیبا بود.

مژده برای عصر جدید

⁷ وقتی مردمان‌ آنجا دربارهٔ همسرش‌ پرسیدند، گفت ‌كه ‌او خواهر من ‌است‌. او نمی‌خواست ‌بگوید كه‌ ربكا همسرش ‌است‌ چون ‌می‌ترسید او را بكشند تا ربكا را كه ‌زن ‌بسیار زیبایی بود بگیرند.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁷ وقتی مردمان‌ آنجا دربارۀ همسرش‌ پرسیدند، گفت ‌که ‌او خواهر من ‌است‌. او نمی‌خواست ‌بگوید که‌ ربکا همسرش ‌است‌ چون ‌می‌ترسید او را بکُشند تا ربکا را که ‌زن ‌بسیار زیبایی بود، بگیرند.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁷ و مردمان آن مکان درباره زنش از او جویا شدند. گفت: «او خواهر من است، زیرا ترسید که بگوید: «همسر من است، مبادا اهل آنجا، او را به‌ خاطر رفقه که زیباروی بود، بکشند.

پیدایش 26:7 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 12:11

و واقع شد که چون نزدیک به ورود مصر شد، به زن خود سارای گفت: «اینک میدانم که تو زن نیکومنظر هستی.

پیدایش 12:13

پس بگو که تو خواهر من هستی تا بهخاطر تو برای من خیریت شود و جانم بسبب توزنده ماند.»

پیدایش 12:15

و امرای فرعون او را دیدند، و او را درحضور فرعون ستودند. پس وی را به خانه فرعون درآوردند.

پیدایش 20:11

ابراهیم گفت: «زیرا گمان بردم که خداترسی در این مکان نباشد، و مرا به جهت زوجهام خواهند کشت.

پیدایش 20:2

وابراهیم در خصوص زن خود، ساره، گفت که «اوخواهر من است.» و ابی ملک، ملک جرار، فرستاده، ساره را گرفت.

پیدایش 20:5

مگر او به من نگفت که "او خواهر من است "، و او نیز خود گفت که "او برادر من است؟" به ساده دلی و پاک دستی خود این را کردم.»

پیدایش 24:16

و آن دختر بسیار نیکومنظر و باکره بود، ومردی او را نشناخته بود. پس به چشمه فرورفت، و سبوی خود را پر کرده، بالا آمد.

پیدایش 26:6

پس اسحاق در جرار اقامت نمود.

پیدایش 26:8

و چون در آنجامدتی توقف نمود، چنان افتاد که ابی ملک، پادشاه فلسطینیان، از دریچه نظاره کرد، و دید که اینک اسحاق با زوجه خود رفقه، مزاح میکند.

پیدایش 29:17

و چشمان لیه ضعیف بود، و اما راحیل، خوب صورت و خوش منظربود.

امثال 29:25

ترس از انسان دام میگستراند، اما هرکه برخداوند توکل نماید سرافراز خواهد شد.

مَتّی 10:28

واز قاتلان جسم که قادر بر کشتن روح نیاند، بیم مکنید بلکه از او بترسید که قادر است بر هلاک کردن روح و جسم را نیز در جهنم.

افسسیان 5:25

ای شوهران زنان خود را محبت نمایید، چنانکه مسیح هم کلیسا را محبت نمود وخویشتن را برای آن داد.

کولسیان 3:9

به یکدیگردروغ مگویید، چونکه انسانیت کهنه را با اعمالش از خود بیرون کردهاید،