پیدایش 21:8 - Persian Old Version

⁸ و آن پسر نموکرد، تا او را از شیر باز گرفتند. و در روزی که اسحاق را از شیر باز داشتند، ابراهیم ضیافتی عظیم کرد.

هزارۀ نو

⁸ باری، کودک بزرگ شد و او را از شیر بازگرفتند؛ و در روزی که اسحاق را از شیر بازگرفتند، ابراهیم جشنی بزرگ بر پا کرد.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁸ اسحاق بزرگ شده، از شیر گرفته شد و ابراهیم به این مناسبت جشن بزرگی بر پا کرد.

مژده برای عصر جدید

⁸ بچّه ‌بزرگ ‌شد و در روزی كه‌ او را از شیر گرفتند، ابراهیم ‌مهمانی بزرگی ترتیب‌ داد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁸ بچّه ‌بزرگ ‌شد و در روزی که‌ او را از شیر گرفتند، ابراهیم ضیافت بزرگی ترتیب‌ داد.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁸ و آن پسر رشد کرد تا او را از شیر باز گرفتند. و در روزی که اسحاق را از شیر باز داشتند، ابراهیم ضیافتی عظیم کرد.

پیدایش 21:8 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 19:3

اما چون ایشان را الحاح بسیار نمود، با او آمده، به خانهاش داخل شدند، و برای ایشان ضیافتی نمود و نان فطیرپخت، پس تناول کردند.

پیدایش 21:7

و گفت: «که بود که به ابراهیم بگوید، ساره اولاد را شیر خواهد داد؟ زیرا که پسری برای وی، درپیریاش زاییدم.»

پیدایش 21:9

آنگاه ساره، پسر هاجر مصری را که ازابراهیم زاییده بود، دید که خنده میکند.

پیدایش 26:30

آنگاه برای ایشان ضیافتی برپا نمود، وخوردند و آشامیدند.

پیدایش 29:22

پس لابان، همه مردمان آنجارا دعوت کرده، ضیافتی برپا نمود.

پیدایش 40:20

پس در روز سوم که یوم میلاد فرعون بود، ضیافتی برای همه خدام خود ساخت، و سررئیس ساقیان و سر رئیس خبازان را در میان نوکران خود برافراشت.

۲سموئیل 3:20

پس ابنیر بیست نفر با خود برداشته، نزدداود به حبرون آمد و داود به جهت ابنیر ورفقایش ضیافتی برپا کرد.

۱پادشاهان 3:15

پس سلیمان بیدار شد و اینک خواب بود وبه اورشلیم آمده، پیش تابوت عهد خداوند ایستاد، و قربانی های سوختنی گذرانید و ذبایح سلامتی ذبح کرده، برای تمامی بندگانش ضیافت نمود.

اِستر 1:3

در سال سوم از سلطنت خویش، ضیافتی برای جمیع سروران و خادمان خود برپا نمود و حشمت فارس ومادی از امرا و سروران ولایتها، به حضور او بودند.

مزامیر 131:2

بلکه جان خود را آرام و ساکت ساختم، مثل بچهای از شیر باز داشته شده، نزد مادر خود. جانم در من بود، مثل بچه ازشیر بازداشته شده.

هوشع 1:8

و چون لوروحامه را از شیر بازداشته بود، حامله شده، پسری زایید.

داوران 14:10

و پدرش نزد آن زن آمد و شمشون در آنجامهمانی کرد، زیرا که جوانان چنین عادت داشتند.

داوران 14:12

و شمشون به ایشان گفت: «معمایی برای شما میگویم، اگر آن را برای من در هفت روز مهمانی حل کنید و آن رادریافت نمایید، به شما سی جامه کتان و سی دست رخت میدهم.

۱سموئیل 1:22

و حنا نرفت زیرا که به شوهر خودگفته بود تا پسر از شیر باز داشته نشود، نمی آیم، آنگاه او را خواهم آورد و به حضور خداوندحاضر شده، آنجا دائم خواهد ماند.

۱سموئیل 1:24

و چون او را از شیر باز داشته بود، وی را باسه گاو و یک ایفه آرد و یک مشک شراب با خودآورده، به خانه خداوند در شیلوه رسانید و آن پسر کوچک بود.

۱سموئیل 25:36

پس ابیجایل نزد نابال برگشت و اینک اوضیافتی مثل ضیافت ملوکانه در خانه خودمی داشت و دل نابال در اندرونش شادمان بودچونکه بسیار مست بود و تا طلوع صبح چیزی کم یا زیاد به او خبر نداد.