پیدایش 21:15 - Persian Old Version

¹⁵ وچون آب مشک تمام شد، پسر را زیر بوتهای گذاشت.

هزارۀ نو

¹⁵ چون آب مَشک تمام شد، هاجَر پسرش را زیر بوته‌ای نهاد.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁵ وقتی آب مشک تمام شد، هاجر پسرش را زیر بوته‌ها گذاشت

مژده برای عصر جدید

¹⁵ وقتی آب‌ تمام ‌شد، پسر ‌را زیر یک‌ بوته‌ گذاشت‌

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁵ وقتی آب‌ تمام ‌شد، پسر ‌را زیر یک‌ بوته‌ گذاشت‌

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁵ و چون آب مَشک تمام شد، پسر را زیر بوته‌ای گذاشت.

پیدایش 21:15 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 21:14

بامدادان، ابراهیم برخاسته، نان و مشکی از آب گرفته، به هاجر داد، و آنها را بر دوش وی نهاد، و او را با پسر روانه کرد. پس رفت، و در بیابان بئرشبع میگشت.

پیدایش 21:16

و به مسافت تیر پرتابی رفته، در مقابل وی بنشست، زیرا گفت: «موت پسر را نبینم.» و در مقابل او نشسته، آواز خود را بلند کرد وبگریست.

۱پادشاهان 17:12

اوگفت: «به حیات یهوه، خدایت قسم که قرص نانی ندارم، بلکه فقط یک مشت آرد در تاپو و قدری روغن در کوزه، و اینک دو چوبی برمی چینم تارفته، آن را برای خود و پسرم بپزم که بخوریم وبمیرم.»

۲پادشاهان 3:9

پس پادشاه اسرائیل و پادشاه یهودا و پادشاه ادوم روانه شده، سفر هفت روزه دور زدند و به جهت لشکر و چارپایانی که همراه ایشان بود، آب نبود.

مزامیر 63:1

ای خدا، تو خدای من هستی. در سحرتو را خواهم طلبید. جان من تشنه تواست و جسدم مشتاق تو در زمین خشک تشنه بیآب.

اِشعیا 44:12

آهن را با تیشه میتراشد و آن را در زغال کار میکند و با چکش صورت میدهد و با قوت بازوی خویش آن را میسازد و نیز گرسنه شده، بیقوت میگردد و آب ننوشیده، ضعف بهم میرساند.

اِرمیا 14:3

و شرفای ایشان صغیران ایشان را برای آب میفرستند و نزد حفره هامی روند و آب نمی یابند و با ظرفهای خالی برگشته، خجل و رسوا میشوند و سرهای خود رامی پوشانند.